#دختر_خونه
#زینب_خانوم
پسرا مشغول دوچرخه بازی بودن
یهو
دختر جون میره وسط و
با قلدری میخواد بدون نوبت سوار شه😬
دیدم اوضاع پسه و منم درگیر غذا
خلاصه
دستشو گرفتم و گفتم بیا کمک مامان😄
زودی آروم شد
اومد کنارم و مشغول شد😍
عااااشق تیکه های سیب زمینی
کوچیک و بزرگ و ناهماهنگی شدم
که با دستای کوچولوش خرد شده🥺🖐
بعدشم که کارمون تموم شد
رفت و به دوچرخه بازی پرداخت👌
پ ن : چاقوی دستش حسابی کنده و
با زووووور خودش باید تلاش میکرد تا بتونه
سیب زمینی هارو تکه تکه کنه😈
.