آقا خروسه 🍃منوچهر احترامی🍃 خروس نگو يك ساعت 🐓🐓 يك ساعت با دقت زمستون و تابستون صبح سحر خروسخون پر می زد از تو لونه رو پشت بوم خونه قوقولی قوقو بیدار شین مشغول کار و بار شین گاوه می گفت : “ما” باز که تویی وا!🐄🐄 بزیه می گفت: “بع” بذار بخوابیم، نع!🐐🐐 سگه می گفت: “عو عو” مردم آزار هو هو!🐕 مرغه می گفت: قدقدقدا شلوغ نکن تو رو به خدا!🐔🐔 الاغه می گفت: “عرُ عرُ عر”، امان از این بوق سحر!🦓🦓 اما بازم خروسه به ساعتش نگاه کرد حیوونا رو صدا کرد قوقولی قوقو بیدار شین مشغول کار و بار شین صبح اومده دوباره پاشین که وقت کاره حیوونا شاد و خندون همه دویدند تو میدون. 🐓🐓🐓🐓🐓🐓🐓🐓🐓 👇 https://eitaa.com/koodakman