همیشه با دو سه نفر میرفت گلزار شهدا
قدم به قدم که میرفت جلو ،
دلتنگ تر از قبل میشد ،
دلتنگ شهادت ،
دلتنگ رفقای شهیدش....
کنار قبور می ایستاد و رازهای مگویش را به یارانش میگفت .
جنس نجواهای فرمانده را نشنیده هم میشد فهمید . نجواهایی از جنس دلتنگی ، جاماندگی و دلواپسی .
حاجی بین قبر ها راه میرفت مینشست و خلوت میکرد بعد رو میکرد به ما و میگفت: قرآن همراهتون هست؟
اگر بود که سوره حشر را میخواند و اگر هم نبود از توی موبایل برایش می آوردیم این عادت حاجی بود باید سوره حشر را سر مزار شهدا حتما میخواند..
🌷شهید حاج قاسم سلیمانی🌷
•♡ټاشَہـادَټ♡•
🌐
www.koolebarkerman.ir
🔸
@khademinkrman313
____________________
کمیته مرکزی خادم الشهداء استان کرمان