💠 به روایت مادر بزرگوار 🔸 یکبار به اوگفتم تو ۵ سال در جبهه بودی؛ دیگر بس است. گفت: عمر دست خداست، ممکن است در شهر به دلائل دیگری بمیرم پس چه بهتر که مرگم ختم به شهادت شود. 🔸همیشه گله مند بود و می‌گفت من از همه بیشتر جبهه بودم ولی لیاقت شهادت ندارم. هر وقت از او می‌پرسیدم در جبهه چکار میکند؟ برای اینکه من نگران نشوم، می‌گفت من در آشپزخانه خدمت می‌کنم. در صورتی که او فرمانده گردان رزمی ۴۱۳ لشکر ثارالله بود. 📎فرماندهٔ گردان‌رزمی ۴۱۳ لشگر ۴۱ثارالله 🇮🇷کمیته مرکزی خادم الشهداء استان کرمان 🌐zil.ink/koolebarkerman