🍂
🔻پنهان زیر باران 2⃣6⃣
#سردارعلی_ناصری
وقتی به دفتر آقای رفسنجانی رسیدیم، ایشان جلسه داشت. مدتی صبر کردیم تا جلسه تمام شد و ما را به حضور پذیرفت. در اتاق نقشه ای روی دیوار بود. محسن رضایی به آقای رفسنجانی گفت:
. ایشان علی ناصری است. تازه از مأموریت شناسایی از عراق برگشته : آقای هاشمی رفسنجانی با من روبوسی کرد و تحویلم گرفت.
جلسه شروع شد. من کلیات شناساییهایی را که انجام داده بودم بازگفتم. آقای هاشمی مناطق را به خوبی می شناخت و تسلط کاملی بر منطقه داشت؛ طوری که همه تعجب کردند. در خلال صحبت گفتم
- آقای رفسنجانی، سپاهی ها و حتی ارتشیها خیلی از تو حساب می برند. عربها میگویند اگر رفسنجانی گفت جنگ تمام، جنگ تمام و به اهواز بازگشتیم.
🍂🍂🍂
سرانجام بعد از ماهها شناسایی و کار مستمر در شرایط سخت و دشوار، قرار شد عملیات بدر در همان منطقه هور انجام شود. برعکس عملیات خیبر که دشمن کاملا غافلگیر شد، در بدر از قبل می دانست که نیروهای ایرانی دوباره قصد حمله دارند و از این رو خود را آماده کرده بودند. نمی خواهم بگویم از روز و ساعت عملیات آگاهی داشت؛ اما از شواهد و قراین و عکسهای هوایی که مرتب می گرفت، برایش مسجل شده بود که ایرانیها در هور برای بار دوم قصد انجام عملیات دارند. این راز از طریق اسرایی که از ما در هور گرفت برایش فاش شده بود.
تجربه تلخ خیبر و وسعت بی اندازه محدوده حمله برایمان درس بود. این بار محور طلاییه به کلی از دستور عمل حذف شد. دشمن آنجا هشیار و حساس بود و مواضع پدافندی زیادی هم داشت. قرار شد دو محور عمده يعنی العزيز و القرنه، محور عملیات بدر باشد. برای فریب دشمن هم قرار شد دو عملیات ایذایی در محورهای شلمچه و غرب اروند انجام شود تا ذهن او متوجه آن نواحی گردد. یک محور فرعی نیز در شمال هور و در منطقه پاسگاه ابوذکر و ترابه در نظر گرفته شد. و عملیات بدر در شب بیستم اسفند ۶۳ با رمز یا فاطمة الزهرا (س) آغاز شد.
این بار نیز من نزد باقر قالیباف و در تیپ امام رضا (ع) بودم.
پیگیر باشید