8⃣0⃣3️⃣ قصه شب
💠 قصه شب «میمون کوچولو اینقدر حرف نزن»
✍️ نویسنده: محمدرضا فرهادیحصاری
🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا
💠 هدف قصه: کودکان یاد بگیرند به جای زیاد حرف زدن، زیاد گوش بدهند تا چیزهای مفیدی یاد بگیرند.
🔶 توی یه جنگل زیبا، میمون کوچولوی بازیگوشی به نام «دمدراز» زندگی میکرد. دمدراز خیلی راحت میتونست از روی شاخههای درختها بپره و بازی کنه.
🔷 اون خیلی حرف میزد و توی هر موضوعی نظر میداد؛ آخه میخواست با این کار به همه بفهمونه که حیوون مهمیه و کاری کنه تا بهش احترام بذارن؛ اما هیچکدوم از حیوونای جنگل حاضر نبودن کنارش بمونن، و هر جایی که اونو میدیدن، ازش فرار میکردن و میگفتن: اَه! باز دمدراز پرحرف اومد.
♦️ یه روز از روزهای خوب خدا که خورشید خانم همهجا رو با نور خودش روشن کرده بود، میمون کوچولو از لونهاش بیرون اومد و به دور و برش نگاهی کرد. اون چون تنها بود و دوست و رفیقی نداشت، تصمیم گرفت بره و توی جنگل دوری بزنه تا شاید دوستی پیدا کنه. بعد شروع به پریدن از روی این درخت به اون درخت کرد؛ ولی هیچ حیوونی اونو تحویل نگرفت.
🔹 بالأخره بعد از چند دقیقه که توی جنگل گشت و خسته شد، روی یه شاخه نشست.
📎
#قصه_شب
📎
#دانش_آموزی
❇️ ادامه قصه در لینک زیر👇👇
https://b2n.ir/e23644
📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی
@T_Child در میان بگذارید
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزههای علمیه
🌐
btid.org
کودک شاد🍀
🌱
https://eitaa.com/koudakshad