1⃣1⃣3️⃣ قصه شب 💠 قصه‌ شب «دشمنی گرگ‌ها و حیوون‌های جنگل» قسمت سوم ✍️ نویسنده: محمد رضا فرهادی حصاری 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 هدف قصه: کودکان با نقشه‌ها و پیشنهادهای وسوسه‌ انگیز آشنا شوند. 🔶 توی دو قسمت قبلی قصه شنیدین که حیوونای کوچولو تصمیم گرفتن تا کاری کنن که گرگ‌ها به جنگل برگردن؛ ولی ببر باهوش و مهربون سعی کرد تا اون‌ها رو منصرف کنه. 🔷 بله بچه‌ها! هویجی و دوستاش که حرفای ببر باهوش رو شنیدن، با ناراحتی به ببر باهوش نگاهی کردن و گفتن: شما چون فقط به قدرت خودت فکر می‌کنی، می‌خوای کاری کنی که اونا وارد جنگل نشن؛ اما همه دوست دارن یه مغازه بزرگ شکلات و شیرینی توی جنگل وجود داشته باشه. ♦️ ببر باهوش با شنیدن این حرف، سری تکون داد و به فکر فرو رفت. بعد از چند لحظه رو به بچه‌ها کرد و گفت: دوست دارین اونا رو امتحان کنین؟ اگه حرف شما راست بود و اونا حیوونای خوبی بودن، من بهشون اجازه میدم به جنگل برگردن؛ وگرنه باید کاری کنیم که اونا دیگه دور و بر جنگل ما نیان. 🔹 حیوونای کوچولو با خوشحالی سرشون رو تکون دادن. قرار شد که حیوونای جنگل یه نقشه‌ای بکشن تا بتونن بفهمن حق با اوناست یا آقای ببر. 🔸 فردای اون روز خرگوش و زرافه و مار و سنجاب به طرف جایی که گرگ خاکستری و دوستاش بودن، رفتن. 📎 📎 ❇️ ادامه قصه در لینک زیر👇👇 https://btid.org/fa/news/222999 📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی @T_Child در میان بگذارید. کودک شاد🍀 🌱https://eitaa.com/koudakshad 🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org