9⃣1️⃣3️⃣ قصه شب 💠 قصه‌ شب: «تالیا پامبر بزرگ و مهربون» ✍️ نویسنده: محمد رضا فرهادی حصاری 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 هدف قصه: آشنایی کودکان با زندگانی حضرت خضر علیه‌السلام است. 🔶 روزی روزگاری، در زمان‌های قدیم، پادشاهی به نام «مَلِکان» زندگی می‌کرد. اون از نوه‌های حضرت نوح بود. این پادشاه بزرگ و قدرتمند، برعکس بقیه پادشاه‌ها که انسان‌های زورگو و ستمگری بودن، یه انسان مهربون و دلسوز بود و به همه مردم کمک می‌کرد. 🔷 یه روز از روزها، خبر مهمی به گوش مردم شهر رسید که همه با شنیدن این خبر، خوشحال شدن و جشن گرفتن؛ آخه خدا به پادشاه سرزمینشون، یه پسر کاکل‌زری و خوشگل داده بود. ♦️ پادشاه که خیلی خوشحال بود، با مشورت همسرش که یه زن خداپرست و مهربون بود، اسم پسرش رو «تالیا» گذاشت و به خاطر این هدیه خوب الهی، دستور داد تا تعداد زیادی گاو و گوسفند و شتر رو قربونی کنن و بین مردم تقسیم کنن. 🔷 گلای من! روزها خیلی سریع می‌اومدن و می‌رفتن؛ تالیا هم هر روز، بزرگ و بزرگ‌تر می‌شد. اون مثل بقیه بچه‌ها اهل بازی و سرگرمی بود؛ ولی در کنار این‌ها، خیلی خوندن کتاب رو دوست داشت. ملکان که علاقه پسرش به خوندن کتاب رو دید، تصمیم گرفت تا از یه معلم خوب و دانا بخواد که به پسر کوچولوش، درس بده. ❇️ ادامه قصه در لینک زیر👇👇 https://btid.org/fa/news/224721 📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی @T_Child در میان بگذارید. 📎 📎کودک شاد🍀 🌱https://eitaa.com/koudakshad 🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org