✳️ اصلاح اشتباهات خاورمیانهای اوباما
نیاز به برگشتن سریع از مسیر اشتباه (در این مورد، اشتباهات دولت اوباما) بلافاصله در سیاست ما در خاورمیانه مشخص شد. راهبرد خاورمیانهای ما به چند ستون کلیدی متکی بود: اتخاذ سیاستهایی که منعکسکنندهی این واقعیت اساسی باشد که «ایران بزرگترین دردسرساز خاورمیانه است»؛ احیای رابطه با اسرائیل؛ و تشکیل شراکتهای امنیتی جدید میان کشورهای خلیج [فارس] و اسرائیل. با پیگیری این اهداف، میخواستیم خطراتِ هم رژیم ایران و هم تروریستهای جهادی برای مردم آمریکا را کاهش دهیم.
وظیفهی شمارهی یک من به عنوان مدیر سیآیای این بود که مطمئن شوم ابزارهای لازم برای مقابله با آیتالله و نوچههایش را داریم. اگرچه رئیسجمهور ترامپ اعلام کرد که مأموریت ما تغییر رژیم نیست، و من هم از این دستورالعمل پیروی کردم، اما میدانستم اعمال فشار بر رژیم، احتمال فروپاشی آن را بهشدت افزایش میدهد و به این ترتیب، مردم ایران میتوانند فرصت عادلانهای داشته باشند تا واقعاً خودشان بر خودشان حکومت کنند. مأموریت من در سیآیای این بود که اطلاعات دقیقی دربارهی عوامل کمککننده به ایجاد آن تغییر جمعآوری کنم؛ بفهمم چگونه میتوانیم نیروهای نیابتی ایران در منطقه را عقب برانیم؛ و راههایی برای تضعیف اقتدار رژیم ایجاد کنم.
غریزهی من که میگفت «هرگز کوتاه نیا» فعال شد. اولین گام برای مقابله با تهدید هستهای ایران، توجه نکردن به تحلیلگران غالباً حامی توافق هستهای در «لنگلی» [مقر سیآیای] و ایجاد «مرکز عملیات جمهوری ایرانی» (IRMC) بود. اسم این گروه ضربتِ کاملاً جدید عمداً به گونهای انتخاب شد تا فقط یک حرف با نام اختصاری «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» (IRGC) تفاوت داشته باشد. میخواستم یکی از بهترین و کارکشتهترین مأموران خاورمیانهای آژانس [سیآیای] را انتخاب کنم تا رهبری مرکز عملیات جمهوری ایران را بر عهده بگیرد؛ کسی به نام «مایک» [مایکل دیآندریا]، که میدانستم هر روز آمادهبهکار به دفتر میآید. اما همچنین میخواستم رودررو به او بگویم که چه چیزهایی دربارهاش شنیدهام. به او گفتم: «شنیدهام احمق، گنداخلاق، و غیرقابلهمکاری هستی.» لبخندی زد و یک جواب بینقص داد: «آقای مدیر، من به هیچ وجه غیرقابلهمکاری نیستم.»
👇👇👇
🆔
@kriyaasses