خاطرات روزانه دکتر پزشکیان سه‌شنبه، ۹ بهمن بعد از نماز [صبح] یک سر کوتاه رفتم کوه و برگشتم. دلم می‌خواست تنها باشم. کسی را همراهم نبردم. فقط خودم بودم و محافظ‌ها. با اینکه آن‌طور که خودم می‌خواستم تنها نبودم، باز هم چسبید. یک ساعتی توی مه راه رفتم و به خودم و کارهایم و حرف‌هایم طی چند ماه گذشته فکر کردم. بعد هم به خودمان و کارهایمان و حرف‌هایمان طی چند دهه گذشته فکر کردم. چیزی تا شروع دهه فجر و سالگرد پیروزی [انقلاب] نمانده. کاش شرایط طوری پیش رفته بود که بعد از این همه سال [این همه] شرمنده مردم نباشیم. خبری دست به دست می‌شود که ایلان ماسک گفته ایران برای سرمایه‌گذاری بهترین کشور است. خبر خوبی است. البته معلوم نیست فردا تکذیب نشود. ترامپ هم ظاهرا فاز مثبت برداشته. ما هم طبق خطوطی که رهبری ترسیم کرده‌اند، مواضع‌مان را از چند روز قبل رسما اعلام کرده‌ایم، اما به قول سید عباس [عراقچی] چیزی جز کلمه «خوب» نشنیده‌ایم و مشخص است که این کافی نیست. ترامپ باید تلاش کند اعتماد ما را جلب کند، هرچند در هر صورت به آنها اعتماد نداریم. اینطور که وزیر کشاورزی [نوری قزلجه] خبر داده قرار است بازار سیب‌زمینی متعادل شود. وزیر کشاورزی بودن هم در نوع خودش سخت است. آدم این‌همه زحمت بکشد و تلاش کند، بعد تیتری که از حرف‌هایش درمی‌آید درباره تعادل سیب‌زمینی باشد. حالا خدا کند حرفش درست از آب دربیاید و لااقل ناترازی را در این یکی بازار بتوانیم حل کنیم. امروز به مناسبت عید سعید مبعث، همگی [مسئولان نظام و سفرای کشورهای مسلمان و...] رفتیم دیدن آقا [ی خامنه‌ای]. ایشان طی صحبت‌هایشان [درباره معامله توأم با آگاهی] راهگشایی کردند. واقعا خوب و مسلط [بر خلاف من] حرف می‌زنند. من هم چند دقیقه صحبت کردم. چون سفرای کشورهای اسلامی حاضر بودند، یک‌بار دیگر فرصت را مغتنم شمردم و بر لزوم وحدت مسلمین تأکید کردم، اما حواسم جمع بود که از آن کلمه [مترصد] استفاده نکنم. در مجموع از سخنرانی‌ام خیلی راضی نبودم. برای همین بعد از شام سعی کردم از برنامه هوش مصنوعی چینی [DeepSeek] کمک بگیرم، اما نصب نشد. ناچار رفتم سراغ قبلی [چت‌جی‌بی‌تی]. خودم را [به خاطر پروتکل‌ها] معرفی نکردم. فقط توضیح دادم شغل مهمی دارم و به اقتضای شغلم باید همیشه در حال سخنرانی باشم، اما گاهی تپق می‌زنم و بعضی کلمات را اشتباه تلفظ می‌کنم. توصیه کرد ناامید نشوم، بیشتر مطالعه کنم، پیش کسی که با او راحتم، متن‌ها و حرف‌هایم را تمرین کنم و اگر فرصتش پیش آمد The King's Speech [سخنرانی پادشاه] را ببینم. از حرفش خوشم نیامد. برایش نوشتم ما انقلاب نکردیم که به سخنرانی پادشاه گوش کنیم. توضیح داد که منظورش یک فیلم سینمایی است. بلافاصله فیلم را دانلود کردم و [در تنهایی] دیدم. به خودم امیدوار شدم. من که لکنت ندارم. اما برای بهتر شدن سخنرانی‌هایم تصمیم گرفته‌ام از این به بعد پیش جعفر [قائم‌پناه؛ معاون اجرایی رئیس‌جمهور] تمرین کنم. هم با او ندار و راحتم، هم قیافه‌اش کمی شبیه جفری راش [بازیگر نقش گفتاردرمان‌گر] است. هم با او همیشه خوش می‌گذرد. @ktazeh