... 😔 .... 🤔حیف و صد حیف .... زمانی ، مادر را باچادرش می شناختیم....  با روسری گره خورده زیر گلویش، ... با ادب  و متانتش  با وقار و سکوتش، .... با حیایی که  ارزش زن و مادر بودنش را صد چندان زیباتر  می کرد....  با کودکی که با عشق زیر چادرش میگرفت تا مبادا از باد حوادث  آسیبی ببیند  و دست کودکی دیگر  که گره خورده بود به لای چادرش  و  سرشار  بود از حس زیبای  مهر مادری  ..... چه شد  بر  ما؟  😔😔😔 به کجا می رویم ؟؟؟   چادرها که کنار  رفت...   واژه ی  مادر هم سقوط کرد...   در پرتگاه بی اصالتی ،... در چاله ی بی حیایی ،...   از مادر  مژه هایی چسب زده ، ناخن هایی کاشته شده  و صورتی رنگی  باقی ماند .😔  که نه رنگی از محبت داشت ، نه رنگی از خدا  کودک هم از آغوش مادر  محو شد جایش سگی فانتزی با هزینه ای گزاف جانشین شد...   پیراهن گلداری  که زمانی تمام وجود  مادر را مزین  و مستور میکرد  آب رفت .  عریانی و بدن نمایی شد هنر،   هرزگی شد کلاس ، بی غیرتی شد آزادی   دست در دست نامحرم شد حرم   ... و آغوش شد آغوش رایگان😑😑 براستی بهشت زیر پای کدامین مادر است  ؟؟🤔 و کدام  مرد  از دامن چنین زنانی به معراج خواهند رسید ؟؟؟ آیا وقت  آن  نرسیده که  واژه ی زیبای مادر و زن   را   با حیا و حریم ، حرمت  دهیم ؟؟؟ و جای این  دنیا  زدگی  اهریمنی ، اندکی  خوی الهی  خود  را پرورش دهیم   و با پوشش  به خود ارزش دهیم ؟؟؟؟ حواسمان باشد آغوش مرگ در انتظار همه ی ماست   و این جوانی چند صباحی بیش نیست 🌱و خداوند نظاره گر ماست.......🌱 بامن همراه باش👇 💫 @kulbeye_aramesh 💫