مقتل فاطمیه(3) ثُمَّ اَقبَلَت تَعثِرُ فى اَذيالِها و هىَ لا تُبصِرُ شَيئاََ مِن عَبرَتِها، و مِن تَواتُرِ دَمعَتِها، حَتّى دَنَت مِن قَبرِ أَبيها مُحمّد صَلّى اللَّه عليه و آله و سلم، فَلَمّا نَظَرَت الى الحُجرة وَقَع طَرفُها عَلى المَاذَنه، فَقَصُرَت خَطَاُها، و دامَ نَحيبُها و بُكائُها، اِلى اَن اَغمى عَليها، فَتَبادَرَتِ النِّسوان اِلَيها، فَنضحَنِ الماء عَليها و على صَدرها و جِبينُها حَتّى اَفاقَت سپس در حالى كه لباسش بر زمين كشيده میشد و از بسيارى گريه و جارى شدن اشك چيزى را نمیديد، آمد و نزديك قبر پدر بزرگوارش حضرت محمد صلى اللَّه عليه و آله و سلم ايستاد به محض اينكه به حجره نگاه كرد و چشمش بر ماذنه افتاد، آهسته گام برداشت و پيوسته ناله و گريه نمود تا اينكه بيهوش شد ، زنان به سوى او شتافتند و آب بر صورت و سينه و پيشانیش پاشيدند تا اينكه به هوش آمد. فَلَمّا اَفاقَت مِن غَشيَتِها، قامَت و هىَ تَقول: رُفِعت قُوَّتى، و خاننى جلدى، و شمت بى عدوى، والكَمَدُ قاتلى(گریز کربلا ۱) يا أَبَتاه بَقيتُ والههُُ وحيده، و حَيرانهُُ فريده، فَقَد اِنخَمَدَ صَوتى، و انقَطَعَ ظَهرى (گریز کربلا ۲)، و تَنَغَّض عَيشى، و تَكَدَّرَ دَهرى، فَما اَجِدّ يا اَبَتاه بَعدَك اَنيساََ لِوَحشَتى، وَ لا رادّاََ لِدَمعَتى، و لا مُعيناََ لِضَعفى، فَقَد فَنى بَعدكَ مُحكَم التَّنزيل، و مَهبِط جبرئيل، و مَحَلِّ ميكائيل. اِنقَلَبَت بَعدَكَ يا اَبَتاه اَلاَسباب، و تَغَلَّقَت دونى الاَبواب، فَاَنا لِلدُّنيا بَعدك قاليه، و عليك ما تَرددت اَنفاسى باكيهََ،لا يَنفَدُ شَوقى اليكَ، و لا حُزنى عليك وقتى به هوش آمد برخاست و فرمود: توانم از بين رفته، و شكيبايى و استقامتم با من يارى نمیكند، و دشمنم به من شماتت میكند، و اندوه شديد و درد دلم از افسردگى مرا خواهد كشت. پدر جانم، سرگشته و بى كس و متحير و تنها شده‏ ام، و صدايم خاموش گرديده و نيروى پشتم از بين رفته، و زندگى برايم تلخ، و روزگارم تيره و تار شده است. پدر جانم، بعد از تو كسى را نميابم كه مونس احساس تنهايى من گردد، و اشك چشمم را فرونشاند، و در ضعف و ناتوانى ياورم باشد. بعد از تو آيات محكم قرآن و نزول جبرئيل و آمدن ميكائيل همگى برچيده شد. پدر جانم، بعد از تو اسباب (نيل به مقامات معنوى و اخروى) واژگون، و درها به روى من بسته شد، لذا بعد از تو ديگر، از دنيا خوشم نمی آيد، و تا زمانى كه نفسهايم میرود و می آيد خواهم گريست، و شوق من به تو و اندوهم بر تو پايان نمیپذيرد گریز کربلا گریز کربلا (۱): به فرموده امام سجاد(ع) در شب عاشورا امام حسین(ع) این ابیات را زمزمه کردند👇🏻 یا دَهر اُفِِّ لَکَ من خلیل کَم لَکَ بِالاِشراقِ والاَصیل مِن صاحب و طالب قَتیل والدَّهر لایَقنَعُ بِالبَدیل و کُلُّ حَی سالِک سبیل ما اَقرَبُ الوَعد مِنَ الرَّحیل و اِنَّما الاَمر اِلی الجَلیل سراسیمه شدن حضرت زینب سلام الله علیها و .... امام صادق(ع) در توصیف سختی روز تاسوعا فرمود: «تاسوعا یوم حُصَرَ فیه الحسین(ع) و اصحابه بکربلا و اجتَمَعَ علیه خَیلَ اَهلِ شام... گریز کربلا (۲) : مقتل قمر بنی هاشم علیه السلام الان اِنکَسَرَ ظَهری و قَلَّت حیلَتی و شَمَِتَ بی عَدوّی ..... التماس دعا