لحنِ نگاه (روزمرگی های یک معلم)
«وضعیت:چند ساعت میخوابی و بلند میشی می بینی کفش هات نیست و حالا پاهات بهانه ی منطقی تری برای لمس بی واسطه ی خاک نجف رو داره،خاک باران زده..»