👏👏👏خاطره جالب گفتگو ی استاد دانشگاه شریف بایک روحانی حاضرجواب در فرودگاه
زمستان سال گذشته، برای شرکت در یک همایش و البته زیارت ثامن الحجج علیهم السلام به فرودگاه مهرآباد رفته بودم، پرواز به تاخیر خورد، روی صندلی سالن انتظار نشسته بودم که دیدم یک فرد تقریبا مسن با یک کت چهارخانه پشمی گران قیمت کنارم نشست موهای کم پشت و نسبتا بوری داشت، چاق نبود ولی شکمی برآمده داشت وقتی کنارم نشست بی مقدمه با یک لبخند مرموزی گفت: همش تقصیر شما آخوندها است!
لبخندی زدم و پرسیدم چرا مگر ما چه کردیم؟!
من همه جا گفته ام روحانیت نباید وارد سیاست می شد!
گفتم: ما روحانی ها دو شان داریم اولا؛ یک شهروند هستیم و مثل بقیه مردم از حقوق شهروندی برخورداریم، ثانیا؛ یک روحانی هستیم، آیا چون لباس روحانیت به تن داریم باید از حقوق شهروندی محروم بشویم؟ گفت: البته که نه!
گفتم: خب! بر اساس قانون فقط چند مسئولیت داریم که حتما صاحب آن باید دانش آموخته حوزه باشد، اولی مسئولیت رهبری است، بعد رئیس قوه قضائیه و فقهای شورای نگهبان و اعضاء مجلس خبرگان رهبری، در مورد وزیر اطلاعات هم چون با آبروی مردم سروکار دارد بهتر است که به مسائل اخلاقی و فقهی و حقوقی اشراف داشته باشد. این موارد محدود هم به دلیل رعایت مسائل دینی است نه صنفی اما حالا اگر یک روحانی دانشگاه رفت و دکتری گرفت آیا نباید در رشته تخصصی خود تدریس کند؟ گفت: چرا که نه!؟
ادامه دادم، یک روحانی از حق شهروندی خود استفاده می کند و در انتخابات ریاست جمهوری، مجلس، شورای شهر شرکت می کند خب مردم می توانند به او رای بدهند و یا ندهند ولی نمی توان او را بخاطر روحانی بودن از شرکت در انتخابات محروم کرد، در مجلس اول بیش از ۹۰ درصد نمایندگان روحانی بودند و الان تعداد روحانیون از پزشکان عمومی مجلس هم کمتر شده یک زمانی مردم به آنها رای دادند و یک زمانی هم ندادند و این یعنی دموکراسی!
بعد اضافه کردم امروز بسیاری از روحانیون تحصیلات دانشگاهی هم دارند بنده خودم ارشد برنامه ریزی آموزشی هم دارم...
راستی رشته تحصیلی شما چیست؟ گفت من دکترای مهندسی پزشکی دارم و استاد دانشگاه شریف هستم!
گفتم: خوشحالم با یک استاد فرزانه هم کلام هستم، شما یک انتقادی به ما کردید و من پاسخ دادم حالا من حق دارم یک انتقاد کنم؟ گفت بله به گوشم!
گفتم شما مهندسین پزشکی چرا انقدر ساده هستید! چشمانش گرد شد! گفت چرا چنین برداشتی داری!؟
گفتم پزشکان بالاترین دریافتی را دارند در حالی که کیت ها و دستگاه های تشخیص بیماری ها را شماها برایشان می سازید و داروهایشان را شیمی دان ها آنها نه متخصص دستگاه تشخیص هستند و نه حتی محتوای داروها را می شناسند ولی درآمد اصلی را آنها می برند!
با تعجب به من خیره شده بود و به فکر فرو رفته بود! ادامه دادم جالب است بدانید وقتی گفته می شود پزشکی، یعنی یکی از پازل های نظام سرمایه داری! در پزشکی مدرن هیچ دارویی برای ریشه کن کردن هیچ بیماری ای ساخته نمی شود!
پرسید پس برای چه ساخته می شود؟! گفتم برای کنترل بیماری! در نظام پزشکی مدرن بهترین بیمار آن بیماری است که نه بمیرد و نه بهبود یابد! بلکه تا عمر دارو مصرف کند و چون عمده داروها عوارض دارند، بعد از مدتی بخاطر مصرف داروها به بیماری های جدیدی مبتلا می شوند و باید داروهای جدیدی مصرف کنند، بالای ۹۰٪ محتوای قرص ها، حجم دهنده و طعم دهنده و رنگ دهنده اند، موادی مثل نیشکر! و شاید ۱۰ درصد آنها عنصر موثره باشد!
پرسید یعنی می توانند دارویی بسازند که بجای کنترل بیماری ها را درمان کند؟! گفتم البته که می توانند! ولی در این صورت نان شرکت های دارو سازی آجر می شود! بعد گفتم به عنوان مثال کدام یک از این بیماری ها را دیده اید که با دارو ریشه کن شده فشار خون؟! دیابت! قند خون! هپاتیت! ام اس! اوتیسم! انواع سرطان ها و...؟ حتی کسی که عضو پیوندی می گیرد تا آخر عمر باید داروهایی را مصرف کند که سیستم امنیتی او در حداقل هشیاری باشد و الا عضو پیوندی را پس می زند!
موضوع برایش جذاب شده بود از اینجا شروع کردم به نقد ساختاری تعارض منافع در سیستم درمان کشور و این که یک صنف تمام اختیارات حاکمیتی را از قانون گذاری تا تعرفه گذاری و نظارت و قضاوت به دست گرفته!
بالاخره هواپیما آماده پرواز شد! به سمت گیت خروجی حرکت کردیم به عنوان آخرین جمله گفت: واقعا من را به فکر فرو بردید من موضوعات پزشکی را هرگز از این زاویه ندیده بودم!
✍علی ارجمند عین الدین
@golchinemajazi