داشتم دفتر خاطرات خواهرمو میخوندم، تو اوجش بودم که نوشته بود: "تو که الان داری فضولی میکنی و میخونی زور نزن چیز خاصی گیرت نمیاد!" منم هول شدم دفترو بستم! فکر کردم منو میبینه از تو دفترش!!! 😐😂