لطیفهآباد
یه سری با بابام بحثم شد ، نمی دونستم چی بگم بسوزونمش گفتم اصلا تو بابای من نیستی ، تو رو از پرورشگاه آوردیم😳 با قفل فرمون افتاد دنبالم😜😂