نفس به سینه ام این بار پر تلاطم شد
رواق در نظرم ناگهان تجسم شد
خبر رسید که از ره کریمه آمده است
دلم هوای حرم کرد و راهی قم شد
به محض این که رسیدم به خطه ي خورشید
تمام چهره ي من غرق در تبسم شد
و هردو دست ادب رابه سینه بنهادم
درود دادم و این سینه وقف خانم شد
ولحظه لحظه به روی لب همه ی زوار
نوای فاطمــه یا فاطمـــــه ترنم شد
میان صحن و سرایش اُبُهَّتی دارد
که ذکر راز و نیاز و دعای من گم شد
بهشت حضرت معصومه را ببین که چقدر
شبیه بارگـــــه آفِتـــاب هشتـــم شد
خوش آمدی به جهان اي بهار قلب رضا
تولـــــدت مبارک قـــــرار قلب رضا