🔶علامه محمد تقی مجلسى(ره) پدر علامه محمد باقر مجلسی (صاحب بحارالانوار) حكايت میکند: كه روزى قصد كردم به عتبات عاليات بروم، ابتدا به نجف اشرف رفتم. وقتى خواستم به حرم حضرت على (سلام الله علیه) بروم، آمادگى روحى لازم براى حضور در آن مرقد مطهّر را در خود احساس نكردم. بنابر اين، تصميم گرفتم تا ده شبانه روز با توسّل و راز و نياز به درگاه الهى، آمادگى لازم را كسب كنم. . 🔶روزها در حالى كه روزه بودم، در وادی السّلام مقام امام زمان (سلام الله علیه)- به دعا و راز و نياز با پروردگار میپرداختم و شبها در رواق مطهّر حضرت على (سلام الله علیه) عبادت میكردم. بدين ترتيب، در اين مدّت به حرم حضرت على (سلام الله علیه) داخل نشدم و ادب حضور را مراعات كردم و فقط از دور به آن حضرت سلام میدادم. . 🔶بعد از گذشت نُه روز، در شب دهم حالت كشف براى من حاصل شد. ديدم در سامرا هستم و امام زمان (سلام الله علیه) بر مزار پدر بزرگوارشان زيارت میخوانند. وقتى حالت كشف تمام شد، در همان موقع، پياده از نجف به سوى سامرّا حركت كردم. . 🔶پس از چند روز زيارت و عبادت در آنجا، به زعم اينكه آمادگى لازم را به دست آورده بودم، میخواستم به سوى نجف اشرف حركت كنم كه در يك حالت روحانى چشمم به جمال امام زمان (سلام الله علیه) روشن شد و آن حضرت را ديدم كه بر مزار پدرشان به خواندن دعا و زيارت مشغولاند. همانجا ايستادم و به شيوه مداحان، زيارت جامعه را خواندم. . 🔶سپس آقا فرمودند: «بيا اينجا!» ابهّت و شكوه آقا مرا گرفته بود، به طورى كه نمى توانستم قدم بردارم. حضرت با دست مبارك اشاره كردند و فرمودند: «بيا بنشين!» من هم آهسته خدمت امام رسيدم. آن بزرگوار دست مبارك خود را روى كتف من گذاشتند. . 🔶و فرمودند: «نِعمَ الزّيارَة هَذِه؛ چه زيارت خوبى است!» . 🔶عرض كردم: «آقا اين زيارت از جدّ بزرگوارتان، امام هادى (سلام الله علیه) است؟» امام زمان (سلام الله علیه) در حالى كه به مزار مبارك عسكريين (سلام الله علیهم) اشاره كردند، فرمودند: «بله!» در آن موقع سؤالهايم را از آن حضرت پرسيدم و تلطّفها ديدم و لذّت بردم و بعد از آن با آمادگى كامل به زيارت حرم حضرت على (سلام الله علیه) شتافتم. . منبع:  آيت اللّه العظمى مظاهرى: حج، سلوك خداجويان، ص: ۲۲ @Laylatolghadrnoor