شخصی نزد امام صادق (ع) آمد. امام از او پرسید: فلانی چطور است؟ – مدتی بود که او خدمت امام نیامده بود و آقا احوالش را از رفیقش پرسید – فرد مورد سؤال فکر کرد که منظور امام وضع جسمی و مالی آن فرد است. گفت: آقا! اوضاعی ندارد، وضعش خوب نیست. امام پرسید: «کَیْفَ دِینُهُ»؟ می گویم او چه طور است، نمی پرسم پول تو جیبی دارد یا نه؟ وضع مالی اش خوب است یا نه؟ می گویم دینش چه طور است؟ مرد گفت: اَلحمدُلله، دینش محفوظ و همان گونه است که شما می خواهید. اما مشکلات اقتصادی و مسایل مالی برایش پیش آمده است. امام فرمود: «هوَ وَ اللهُ الْغَنِیُ»؛ – پول ندارد، مهم نیست! – به خدا قسم که او بی نیاز است.[۱۰]
بهشت کجاست؟
شخصی خدمت امام صادق (ع) نشسته بود. گفت: کی به بهشت می رویم و بهشت کجاست؟ آقا فرمود: «انتم الْیَوْمِ فِی الْجَنَّهِ»؛ الان در بهشت هستی. حالا در بهشت دنبال چه می خواهی بگردی؟ دنبال نهر و قصر؟ کنار امام صادق نشسته ای. آیا می خواهی همۀ عالم را به تو بدهند و ولایت را از تو بگیرند؟!
توصیۀ دینی – اخلاقی
عزیزان من! دغدغۀ دینداری، دغدغۀ حفظ اعتقادات برای جوانان، دغدغۀ تربیت فرزندان براساس مبانی دینی، جنبه های سهل و آسانی دارد. گذشتگان ما فراوان دغدغۀ این امور را داشتند. عبدالعظیم حسنی، عمر بن حریث و ابی الجاروت، خدمت امام (ع) زانو می زدند و می گفتند: یابن رسول الله! آیا ما می توانیم دین مان را عرضه کنیم، تا بینید درست است یا نه؟ عمرو بن حریث خدمت امام صادق (ع) آمد، گفت: آقا! من اعتقاداتم را خدمت شما عرضه می کنم، شما ببینید درست است یا خیر؟[۱۱] چه اشکالی دارد جوان ها بیایند حمد و سورۀ خود را پیش کسی که آشنایی دارد بخوانند؟ یک بار هم شده نمازتان را پیش آقایی ارائه کنید. چه خوب است اگر میان فامیل مان شخص تحصیل کرده، عالم و روحانی ای وجود دارد، هفته ای یک بار دور او جمع شویم، ببینیم عقیده هایمان درست است یا خیر؟ سؤالات مان را بپرسیم، شبهات مان را طرح کنیم و پاسخ بگیریم.
توصیه می کنم با نهج البلاغه آشنا شوید، این تراث ارزشمند امیرالمؤمنین (ع) – که بحمدالله شرح های خوب فارسی نیز برای آن نوشته شده است، – این کتاب ارزشمند را به بوتۀ فراموشی نسپارید! امیرالمؤمنین در خطبۀ ۱۵۶ نهج البلاغه می فرماید: یک روز خدمت رسول گرامی اسلام بودم و پرسیدم: یا رسول الله! معنی آیۀ «أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ»[۱۲] چیست؟ حضرت رسول فرمود: مضمون آیه این است که مردم! فکر نکنید وقتی گفتید ایمان آوردیم، دیگر تمام شد؛ این پندار غلط است. شما باید آزمون پس دهید، باید امتحان شوید. دقت کنید! این خطبه بیانش خیلی جالب است، حضرت علی (ع) پرسیدند: یا رسول الله! این فتنه ها چه موقع رخ خواهند داد؟ کی مردم آزموده می شوند؟ خود امیرالمؤمنین (ع) می فرماید: تا پیغمبر در جامعه بود، به هر حال خیال ها قدری راحت تر بود، همۀ گروه ها و حزب ها ملاحظۀ حضور حضرت را داشتند، کسی خیلی «انا الرجل» نمی گفت، – به این تعبیری که عرض می کنیم، نه؛ ولی شبیه این تعبیر در خطبه وجود دارد – من می دانم بیشتر این فتنه ها مربوط به بعد از پیغمبر است، ولی با این وجود از پیغمبر خدا پرسیدم. پیغمبر فرمود: علی جان! «سَیُفْتَنُونَ بَعْدِی»؛ امتحان ها، فتنه ها، آزمون ها، بعد از من آغاز می گردند.
مواردی سه گانه امتحان
برادران و خواهران گرامی! رسول خدا فرمود: بعد از من مردم با سه چیز امتحان می شوند. ببینید آیا این سه چیز مشکل جامعۀ امروز ما نیز هست یا خیر؟ پیامبر فرمود: بعد از من سه چیز در جامعه بروز می کند و مردم با آن ها امتحان می شوند و همین طور هم شد!
– یا رسول الله: این سه چیز چیست؟
۱٫ مال: پیغمبر فرمود: «سَیُفْتَنُونَ بِأَمْوَالِهِم»؛ یکی از امتحان ها به وسیلۀ مال دنیا صورت می گیرد. ملاحظه کنید! عبدالرحمن بن عوف ها وقتی از دنیا می رفتند، نوشته اند که شمش های طلایشان با تبر تقسیم می شد. مرحوم علامۀ امینی در الغدیر جلد هشتم گزارش می دهد که چگونه مال پرستی به جان جامعۀ بعد از پیامبر افتاد.
۲٫ منّت گذاری در دین: «یَمُنُّونَ بِدِینِهِمْ عَلَی رَبِّهِم»؛ مردم با منّت می خواهند دینشان را حفظ کنند، بر خدا منّت می گذارند! دینداری را وظیفه و تکلیف نمی دانند، طلبکار خدا می شوند، هنوز نیز بعضی اوقات آدمی به چنین افرادی بر می خورد.
چرا دعای ما مستجاب نمی شود؟ چرا منِ مؤمن وضعم این گونه است؟ چرا فرزند من که ایمان دارم مریض است، ولی فرزندان آن فرد کافر سالم است؟ این بدگمانی ها چیست؟ عزیز من! مگر قرار است همه مسایل در همین دنیا حل شود؟ خدا خودش می فرماید: ما گاهی آن قدر به این کافران ثروت می دهیم که خودشان هم از کثرت ثروت تعجب کنند.