📢
#زندگی_نامه
✅ قسمت هفتم: فعالیتهای علمی(۲)
❇️ در نظر پرفسور لگنهاوزن، برخی از مباحث مطروحه در فلسفه از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. در ادامه به بعضی از مهمترین آنها اشاره میکنیم:
2⃣
معرفت شناسی
مطالعات و تحقیقات پروفسور لگنهاوزن دربارهی مباحث معرفتشناسی متمرکز بر مباحث مطرح در فلسفه علم و مسائل معرفتشناختیای بوده است که فیلسوفانی چون پیرس، کواین، سلارز، ون فراسن، لاری لائودن، و بسیاری دیگر مطرح کردهاند. نتیجهی این تمرکز، تردید و تشکیک در کامیابیِ رویکردهای مبناگروانه در معرفتشناسی بوده است؛ از نظر وی بهترین راه فهم و تفسیر توجیه معرفتی انطباق دادن آن با هنجارهای معرفتی است. توضیح آنکه با کمی دقت، روشن میشود که توجیه یک باور یا ادعا، کاری است که در اجتماع و برای افراد جامعه مخاطب صورت میگیرد. از این نظر، میتوان گفت که توجیه باور یا ادعا، کاری اجتماعی است؛ یعنی باور مورد نظر به یک قلمرو علمی خاص مربوط است و مخاطبان ما در آن قلمرو ملاک یا ملاکهای خاصی برای پذیرش توجیه ما دارند. و این ملاکها از یک جامعه تا جامعهی دیگر و از یک قلمرو تا قلمرو دیگر متفاوتند (برای مثال، ملاکهای پذیرش یک ادعا در ریاضیات متفاوت با ملاکهای مطرح در شیمی یا جامعهشناسی است). اما در سنت مرسوم معرفتشناسی سنتی، یعنی در رویکرد مبناگرایان باورها به دو دستهی کلی تقسیم میشود و ادعا میشود که برای توجیه یک باور یا معرفت باید آن باور یا بدیهی باشد یا به بدیهیات که مبنای باورها و معرفتهای نظری است برسند. وقتی که به روند مرسوم در علوم و قلمروهای علمی مینگریم، مشاهده میکنیم که این روند سنتی در آنها رعایت نمیشود، بلکه در علوم مختلف یا از «استنتاج بهترین تبیین» استفاده میشود و یا از استقراء که در نهایت نتیجه، امری احتمالی است نه یقینی. و این احتمالی یا ظنی بودن نتیجه هیچگاه مانع از رشد آن علوم و ایجاد گفتمان میان متخصصان علوم مختلف نمیشود. نکته اینجاست که آنها اساساً به روند سنتی توجه نکرده، از آن استفاده نمیکنند.
اکنون سؤال این است که اگر روند مرسوم در علوم مختلف مبتنی بر کسب یقین نیست، باید چه کنیم. به نظر میرسد که باید به علوم مختلف و روشهای مورد استفاده در آنها نگریست و از آنها پیروی کرد. از این رو، برای مثال در تاریخ، اساساً تکیهی اصلی بر استفاده از گزارشها و قراینی است که بیشترین تأثیر آنها حصول گمان است. اما این امر در کار آنها خللی وارد نمیکند و همه مورخان بر همین روند تکیه میکنند و هرگز در توجیه دیدگاه خود بر روند سنتی که به دنبال حصول یقین است اعتنایی نمیکنند. در علوم دیگر نیز کم و بیش همین وضع جاری است و هیچ کس به دنبال حصول یقین نیست. پس هنجارهای معرفتی مطرح در علوم مختلف اساساً مبتنی بر مبناگرایی نیست. به نظر پروفسور لگنهاوزن فهم یک مطلب علمی مرجح است نسبت به یقین درباره همان مطلب.
ادامه دارد...
❇️منبع این نوشتار کتاب «فیلسوف فروتن» بوده که قبلتر خدمتتان معرفی شد.
🔰خرید کتاب:
B2n.ir/Kharidketabphilofrootan
🟢 کانال رسمی پروفسور حاج محمد لگنهاوزن
🆔
@legenhausen_ir
🆔
https://eitaa.com/legenhausen_ir