📢
#زندگی_نامه
✅ قسمت دوازدهم: فعالیتهای علمی(۷)
❇️ در نظر پرفسور لگنهاوزن، برخی از مباحث مطروحه در فلسفه از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. در ادامه به بعضی از مهمترین آنها اشاره میکنیم:
7⃣
فلسفه سیاست
پروفسور لگنهاوزن پژوهشهایی دربارهی فلسفهی سیاست داشته و حاصل آنها را در دورههای دکتری تدریس کرده است. وی هماکنون مشغول نگارش کتابی مشترک با پروفسور اشمیت (Jochen Schmidt) استاد دانشگاه پادربورن آلمان دربارهی دیدگاههای مسیحیت و اسلام دربارهی شأن انسانی و حقوق بشر است. در این باره، وی منتقد برداشت مرسوم و رایج از کرامت انسانی است. توضیح آنکه امروزه نسبت به بیانیه حقوق بشر دو رویکرد مختلف وجود دارد. رویکرد غالب، پذیرش حقوق بشر بر اساس کرامت ذاتی انسان است. از این نظر، انسان برخوردار از کرامت ذاتی است و این حقوق ریشه در کرامت ذاتی انسان دارد و باید تلاش کرد این کرامت ذاتی را حفظ کرد. رویکرد دوم که در اقلیت قرار دارد، رویکرد برخی از مارکسیستهاست که معتقد به رد مطلق حقوق بشرند. اما از نظر پروفسور لگنهاوزن ، هیچ یک از این دو رویکرد صحیح نیست. از یک سو، نمیتوان حقوق بشر مرسوم را کنار گذاشت؛ بهویژه بدان جهت که امروزه این بیانیه پایهی دفاع از مظلومان جهان و طرح شکایت از ستمگران قرار گرفته و حتی جوامع مسلمین نیز براساس آنها به طرح دعوا و شکایت از نقض حقوق خود میپردازند. اما از سوی دیگر، از نظر وی، این بیانیه از مبنای فلسفی و دینیِ درستی برخوردار نیست و وظیفهی متفکران بازسازیِ آن و مبانی آن است. برای مثال، وی معتقد است که برخلاف تصور معتقدان به حقوق بشر، انسان از کرامتی ذاتی که منشأ حقوق مرسوم بشری باشد برخوردار نیست، بلکه کرامت چیزی است که انسان میتواند آن را کسب کند؛ به تعبیر دیگر، کرامت چیزی است که ما موظف به کسب آنیم. با توجه به این نکته، میتوان قوانینی را برای کسب کرامت وضع کرد. با این توضیح میتوان گفت که قوانین بینالمللیِ مربوط به حقوق بشر، باید نه برای حفظ کرامت ذاتیِ انسان، بلکه برای کسب کرامت باشد؛ کرامتی که ذاتی نیست. از سوی دیگر، میتوان گفت که کرامت منشأ وظیفه ما در برابر خداست. وجود برداشتهای مختلف از کرامت و ملاکهای گوناگون در جوامع مختلف برای کرامت را نیز به این نکته بیفزایید. با توجه به ذاتی نبودن کرامت برای انسان، تنوع برداشتها از کرامت انسان نیز بیشتر معنا پیدا میکند. برای مثال، میتوان گفت که کرامت از نظر مسلمانان این است که با رعایت تقوای الهی به خدا بیشتر و بیشتر نزدیک شویم. اگر کرامت امری ذاتی نیست، باید گفت تفسیر آیهی «و لقد کرمنا بنی آدم...» به کرامت ذاتی یکی از خطاهایی است که از سوی برخی رخ داده است. نمیتوان از قرآن کرامت ذاتی انسان به معنای مرسوم در لیبرالیسم را استفاده کرد.
پایان.
❇️منبع این نوشتار کتاب «فیلسوف فروتن» بوده که قبلتر خدمتتان معرفی شد.
🔰خرید کتاب:
B2n.ir/Kharidketabphilofrootan
🟢 کانال رسمی پروفسور حاج محمد لگنهاوزن
🆔
@legenhausen_ir
🆔
https://eitaa.com/legenhausen_ir