سفیر تنها: 🔺 مسلم بن عقیل پله پله بالا می‌رود . این قصر، پروازه گاه اوست و نردبان صعودش به بهشت. تا وصل فاصله ای نیست. چهارشنبه نهم ذی الحجه است. حسین علیه السلام در راه است و او پشت بام قصر کوفه. به بکر بن حیران میگوید: " بگذار دو رکعت نماز بخوانم ." می خواند زود و کوتاه می‌خواند؛ بعد می گرید و میگوید: "خدایا این بیدادگرترین و شرورترین قوم را مجازات کن؛ چراکه دعوتمان کردند و حق ما را زیر پا نهادند و به ریختن خون‌مان برخاستند!" انگار نه انگار که او مسلم بن عقیل، فرستاده حسین علیه السلام است! از پشت بام صدای هلهله می آید. دیروز به او چنگ زدند و امروز، سنگ و نیرنگ! دیروز تکیه گاهشان بود و امروز حتی دیوار هم برای او تکیه گاه مطمئنی نیست! https://eitaa.com/lenjantabligh