🏴 صحبت های پایانی حجت الاسلام والمسلمین علوی در شب اول ۱۴۴۶ - قسمت اول ▪️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِکَ: (در این فراز) از ریشه شروع می کند و می‌رسد تا آن ها که پیگیری می کنند... ▪️همه تاریخ دو جریان می شوند: یک جریان حسینی و یک‌جریان معاویه، یزید، شمر و شجره ملعونه می‌شود. این افراد مشخصاتی دارند. اهل غفلت اند. اهل دنیا اند. اهل خودخواهی اند. اهل لذت و هوی پرستی و باندبازی و دوری از حقیقت اند. این ها راه شان مشخص است. ▪️کوفه شهر همه ماست. شهر اختلاط جریان نفاق و ایمان است به گونه ای که مومن خود و راهش را گم کرده است. امامش را گم کرده است و ابزار دست جریان نفاق می‌شود. خودش هم متوجه نمی‌شود. از او سوء استفاده می‌کنند اما متوجه نمی‌شود. ▪️ عاشورا و محرم فرصتی است برای پیدا کردن راه حسین (ع) ؛ برای تامل در خویشتن، برای اینکه تو جوان حواست را جمع کنی که کجا هستی و داری چه کار می‌کنی. ▪️امشب که حضرت زهرا (س) آن پیراهن (اباعبدالله) را در عرش باز می کند، از آن قطره ها به تو هم چیزی می رسد؟ وقتی در عرش برای عزادارهای پسرش گریه می‌کند، برای عزادار های حسین اش دعا می کند، برای تو هم دعا می‌کند؟ می گویند فقط یک جا بی‌بی لبخند زد؛ جایی که یکی برای حسین اش گریه می‌کند. ▪️ از اول این هدیه الهی برای این بوده است که در شهر فتنه و در دوره ای که امام حی و امام ظاهرِ ناطق نیست، یک عده راه را گم نکنند. با لشکر امام حسین (ع) ارتباط بگیرند و زندگی خودشان را درست کنند. رفتار و گفتارشان را درست کنند، آلوده جریانات دو گانه نشوند و راه حسین (ع) را پیدا کنند و اگر خدای نکرده پیدا نکردند علامتش مشخص است: محرم می‌آید و میرود دریغ از یک گریه و ناله، دریغ از یک ضجه و یک اشک برای امام حسین(ع). اینها را سالهاست بیرون شان کرده اند. ▪️ اینجا مدرسه تربیتی عاشوراست. جوان! آلوده نشوی... هر کسی در صحنه‌ی دنیای خودش یک عاشورا دارد، یک حسین دارد، یک ابن زیاد دارد، یک دنیا دارد، یک شمر و قساوت قلب دارد، یک رفیق بد دارد، باید تکلیف اش را مشخص کند که بالاخره کجا می خواهد برود... 🌐  Lesansedgh.ir 🆔 @Lesansedgh_ir