یهو میومـد میگفت چرا شماها بیکارید؟! میگفتیم حاجی نمیبینی اسلحه دستمونه؟! یا ماموریت هستیم و مشغولیم؟! میگفت نه،بیکار نباش! زبونت به ذکر خدا بچرخه پسر... همینطور که نشستی هرکاری که میکنی ذکر هم بگو... وقتی کنار فرودگاه بغداد زدنـش تو ماشینش کتاب دعا بود... :)✨ 💔