تا کی روم از تو شوریده به هر سوی تا کی دوم از شور تو دیوانه به هر کوی صد نعره همی‌آیدم از هر بن مویی خود در سنگین تو نگرفت سر موی بر یاد بناگوش تو بر باد دهم جان تا باد مگر پیش تو بر خاک نهد روی سرگشته چو چوگانم و در پای سمندت می‌افتم و می‌گردم چون گوی به پهلوی خود کشتهٔ ابروی توام من به حقیقت گر کشتنیم باز بفرمای به ابروی آنان که به گیسو عشاق ربودند از دست تو در پای فتادند چو گیسوی تا سرآشوب تو همزانوی ما شد سر بر نگرفتم به وفای تو ز زانوی بیرون نشود توام تا ابد از کاندر ازلم حرز تو بستند به بازوی از به ملامت بتوان برد گر رنگ توان برد به آب از رخ هندوی ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/57 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈