▫️چرا هنوز پرداختن به حاج سید هاشم حداد مهم است؟ 🔹نام حاج سید هاشم را آشنایان با عرفان و سلوک به خوبی می‌شناسند؛ مرد جوانی که به محضر عارف کامل، آیت الله سید علی قاضی رضوان الله علیه می‌رسد و در مقابل استاد سالکی کهنه کار و راه رفته می‌شود و در نهایت، شاهد وصل را در آغوش می‌کشد؛ آن‌چنان که استادش در وصف او می‌گوید: "سید هاشم چنان توحید را ذوق و لمس کرده که محال است از آن تنزّل کند!" 🔻هرچند امروز، از نظر زمانی، از طبقه شاگردان مرحوم آیت الله نیز عبور کرده‌ایم و حتی شاگردانِ شاگردان ایشان پا به سن گذاشته‌اند، اما باز هم به جدّ معتقدم پرداختن به مرحوم حاج سید هاشم حداد دارای اهمیت خاصی است: ✅ اول به دلیل اینکه رسیدن به اوج عبودیت و کمال انسانی، زمان و مکان نمی‌شناسد؛ برای رسیدن به خدا باید از تمام حجاب ها عبور کرد و کسی که چنین شود، هیچگاه در بند زمان و مکان محصور نخواهد شد. مرحوم حداد که به اذعان و اعتراف استادش و البته خبرگان فن، در قله ایستاده است، هیچ‌گاه محدود به شهر کربلا و چند دهه گذشته نبوده و نمی‌شود بلکه معارف و اندیشه‌های توحیدی او، و بالاتر از اینها، نفس سراسر وی، هنوز که هنوز است آب حیات گوارای تشنگان کوی محبوب حساب می‌شود. ✅ وجه دوم برجستگی شخصیت مرحوم حداد و که پرداختن به ابعادی علمی و او را حتی پس از چند دهه ضروری می‌نماید، ویژگی‌های شخصیتی خاص مرحوم حداد است؛ آهنگری را تصور کنید که تا کتاب درسی "سیوطی"(از کتب درسی ادبیات عرب) بیشتر درس نخوانده است؛ حتی می‌گویند چه بسا هنگام نگارش نامه، غلط املایی هم داشته...حال شاگردان او چه کسانی هستند؟ علامه شهید ، علامه طهرانی، علامه سید مصطفی خمینی، آیت الله سید عبدالکریم کشمیری، آیت الله سید هادی تبریزی و... درست زمانی که حداد در آهنگری خود بر پای اسبان نعل می‌کوبد، نخبگان علمی و علامه های زمان در محضر او می‌نشینند و از او درس عشق و توحید می‌آموزند! اگر وظیفه کسی تحصیل در علوم حوزوی باشد، باید حتما به وظیفه خود عمل کند؛ اما مرحوم حداد به همگان نشان داد که: "أَلْعِلْمُ نُورٌ یقْذِفُهُ اللّه فِی قَلْبِ مَنْ یشآء" (بحارالانوار، ج۱، ص۲۲۴) علم، نوری است که خداوند به قلب هر کس که بخواهد می افکند. ✅ وجه سوم و پراهمیت در سیره عرفانی مرحوم حداد، ایشان است؛ چه بسا عارفان دلسوخته‌ای که در مدت حیات نورانی خودشان، بذر را در دل مؤمنین کاشته و نفوس را به سمت عالم نور و عشق راهنما بودند؛ اما مکتب عرفانی داشتن امری است کاملا مجزا؛ مرحوم حاج سید هاشم حداد نه تنها عارف بود، و نه تنها از نفوس دستگیری می‌‌کرد، بلکه برای مشتاقان این راه و وادی، خطوط کلی را هم مشخص نموده و عملا راه را برای یک حرکت سالکانه اصولی پس از خود هموار می‌سازد. آن‌جا که مرحوم حداد به شاگرد خود می‌گوید: "مرحوم آیت الله انصاری همدانی شاگردان خود را از یک طریق حرکت می‌داد اما من از سه راه(جذبه، ذکر، معرفت نفس) حرکت می‌دهم" در حقیقت از ابعاد یک مکتب تربیتی منسجم و کامل پرده بر می‌دارد که تجلی عینی آن را در کتاب شریف می‌توانیم نظاره کنیم. ✅ در وجه چهارم، می‌توان با ذوق و جذابیت تمام، امتداد و آثار وجودی حداد را در آیینه تربیت یافتگان مکتب او مشاهده کرد؛ به راستی تغییر و تحولات روحی عجیب بزرگ متفکر جهان اسلام، شیخ مرتضی مطهری، جز نزد آية الحق حاج سید هاشم حداد آغاز؟ آبشخور اصلی تألیفات اعجاب آمیز و شاگرد پروری ارزشمند علامه طهرانی را در جایی جز منزل ساده حاج سید هاشم حداد در می‌توان پیدا کرد؟ تحولات روحی مرحوم آیت الله ، آن بزرگ مرد عرفان و توجه خاص او به عالم توحید مگر در کجا صورت گرفت؟ از تربیت شخصی چون آیت الله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی گواهی بهتر بر عظمت و سعه و نورانیت فوق العاده مرحوم حداد می‌توان یافت؟ 📌این‌ها و صد‌ها حرف نگفته و هزاران سخنی که وهم نویسنده هم به افق ادراک آن نمی‌تواند نزدیک شود، دلایلی هستند که معتقدم با جدیّت هنوز که هنوز است ابعاد شخصیتی آية الحق حاج سید هاشم حداد باید مورد توجه و دقت اهل علم و البته مشتاقان وادی سلوک قرار بگیرد 🆔@m_a_tavallaie | کانال تأملات