🍃بر دوش خود بریز دو زلف سیاه را بالا مبر ز خسته‌دلان دودِ آه را خورشید من، شبی به سر خود طواف کن بر هم بزن معادله‌ی مهر و ماه را گر «صحن انقلاب» مرا منقلب نکرد کج می‌کنم به گردن کج، تا تو راه را کفرم مبارک است، به تبریک من بیا چرخانده‌ام به سوی رضا قبله‌گاه را ایوان تو به کعبه تفاخر نمی‌کند بر بنده، فخر، عیب بود پادشاه را کفر مرا درآر و نشان جهان بده رو کن که سجده کرده‌ام آن بارگاه را وقت ورود کفش سپارند خلق و ما دادیم بوسه کفش‌کَنِ کوی شاه را مالی نداشتم ولی از جستجوی تو انداختم میان ضریحت نگاه را 🖋محمد سهرابی(معنی زنجانی) 🆔@m_a_tavallaie | کانال تأملات