✨️ مصاحبه؟! اصلا! با روال عادی و حرفهای جلو نمیرفت. نمیشد رکوردر را روشن کرد و یکی دوساعت گفتوگو گرفت! این زندگی و راویهایش مصاحبهبردار نبودند. داغ تازه مانده بود. لباسهای پسرشان هنوز توی کمددیواری آویزان بود. پستههایی که امیرحسین نبرده بود کانادا توی فریزر یخچال دستنخورده مانده بود. کتابهای زبان و جزوه شیمی جوانشان از قفسه تکان نمیخورد. امیرحسین را تعریف نمیکردند؛ امیرحسین اشک میشد و از چشم پدرمادرش میبارید.
✨️ ماند یک راه. باید زیست میکردم. به هزار و یک بهانه جملهجمله این کتاب را از لای غذاخوردن و میوه پوستگرفتن و قدمزدن و آبیاری درختان باغ و عیددیدنی درآوردم.
مُردم و زنده شدم، جان کندم، تیک عصبی گرفتم تا
#تور_تورنتو راه بیفتد.
✨️ از دیشب این صحنه کتاب مدام توی سرم میچرخد و هی تصور میکنم. این لحظه چه گذشت بر پدر امیرحسین؟!
"دست میبرم زیر بالشت. گوشیام را چک میکنم. نه تماسی، نه پیامی. شبکه خبر را ببینم و بخوابم. اولین خبر زیرنویس، چوبی میشود میخورد فرق سرم.
_پرواز ps752 شرکت هواپیمایی اوکراین اینترنشنال به مقصد کیاف در حوالی فرودگاه امام خمینی دچار نقص فنی شد و سقوط کرد!"
🆔️
@m_ali_jafari