🔻 بخش دوم وصیت نامه حاج حیدر رحیم پور ازغدی(2) هفتاد سال در دفاع از پیشوایانم و مکتب امیرالمومنین ع کوشیدم و گفتم و نوشتم ، حتی اگر نبینند و نشنوند ونخوانند اما هرگز "وجوب تکلیف" را مشروط به "نتیجه محسوس" ندانستم. کجا لغزیدیم ؟ هرجا که در خدا و آخرت ، شک کردیم و شک نکردن ، میان اینهمه وسوسه ، کار سهلی نیست، اما شک های برنامه ریزی شده و عمدی ، همه از سر طمعی یا خوفی بود و علاج آن ، نه "آگاهی" ، که "بیداری" است. ۴. اکنون که مسافر عالم دیگر ودر آستانه جهانی بس فراخ تر ایستاده و ابعاد دیگر هستی و عالم بیکران الهی را شهود خواهم کرد که مشخصاتش را رسولان او پیش تر بما گفته بودند ، به فضل و رحمت خداوند و به شفاعت پیشوایانم، اولیائ دین و به دعای امام خمینی و حاج شیخ مجتبی ، دلگرمم و میدانم که حمید شهیدم به استقبال من خواهد آمد. از مال دنیا دیگر جز زمین پنجراه... ندارم و همه آرزویم این بود که بتوانم آن را بفروشم و پس از تصفیه بدهی ها وحل مشکلات فرزندانم ، پول آن را خرج خوابگاهی برای طلاب بویژه دختران غریب و مهاجر غیر ایرانی کنم اما هرچه کوشیدم، موانع اداری و شهرداری و....نگذاشتند و زمین بفروش نرفت و همکاری نشد و کاش پس از مرگ من چنین شود. ۵. بدن مرا بی سروصدا گرچه با یک وانت به روستای ....( محل کار وزراعت ) ببرید و غسل دهید . کفن من آماده است. هزینه کفن و دفن و حتی آب غسل را از پولی بپردازید که علاوه برخمس معمول ،خمس دیگریاز آن نیز احتیاطا جهت تطهیرمال ازآلودگی های اجتناب ناپذیری که مقتضای تمدن کج و معوج بشری است ، پرداخت شده باشد سپس در حرم امامم علی بن موسی الرضا ع،جنازه مرا پشت پنجره ضریح مطهر بر خاک بگذارید و زیارت بخوانید و از مولایم بخواهید در محضر خداوند ، شفاعت کنند تا مرا بپذیرند. پیرامون محل دفن، نه از مال خودم و نه ازمال دیگری، وجهی فراتر از میزان حداقلی داده نشود و به فرهنگ تجارت قبر، دامن نزنید بویژه که طبق روایات ، پس از مرگ، ذره وجودی هر کس ،توسط فرشتگان نقال، به همان عالمی در برزخ،منتقل میشودکه متناسب با نوع زندگانی این جهانی اوست و حیات پس از مرگ، با میزان پول مقبره ، تغییر ماهیت نمیدهد و حیات برزخی و قیامتی انسان، مولودعقائد واخلاق و اعمال او خواهد بود. به علاوه اگرحتی یک نخ از لباس نماز نیز حرام و غصبی باشد گرفتار و محروم از فیض عبادتی خواهیم بودکه با تضییع حدود خدا و غصب حقوق الناس همراه باشد پس چه بر سر کسی می آیدکه خانه آخرتش نیز آلوده به حرام و ستم باشد. تکاثر و تجمل حتی در تشریفات مرگ و تفاخر بر قبور؟ ۶. خبر مرگ من درحدی بیش از اطلاع رسانی به آشنایان نباشد و هیچ هزینه ای بویژه از بیت المال ، صرف تسلیتهای روزنامه ای وپرده نویسی و...نشود و اگر دیگران پرده یادسته گلی آوردند به مسجد راه ندهید.سخنران مجلس ختم ، به مدح بنده یا دیگران نپردازدوبا مستمعان ، از مرگ و آخرت بگوید تابیاد آورندکه خود نیز زودتر از آنچه بپندارند، نامشان میان درگذشتگان شنیده و بتدریج در دنیافراموش خواهند شد. مستمعان را تکان دهید تا فردای خود را ببینند و به آنچه در پیش دارند، با چشمهایی کاملا باز بنگرند. 🔻هرچه خرج مکتب کنید، به هدف رسیده و هرچه خرج خود کنیم، هدر داده ایم و هبائ منثورا شده است. در مجلس ختم ، حلوا، شیرینی، میوه و قهوه و چایی توزیع نشود. نام اشخاص و مشاهیر ، جدا از نام مردم ، برده و تجلیل نشود.بنویسید هر که میخواهد برای امور بی حاصل وبدعت آلودی چون خرید گل سر قبر و.... ، هزینه بپردازد آن را تبدیل به دعا و استغفار و صدقه و انفاق بر محرومان ، تهیه لوازم التحریر برای طلاب و دانشحویان تنگدست کرده وخانواده ،چند برابر بر آن بیفزایند و اگر خواستند از صاحب این قلم یاد کنند بگویند این هدیه نویسنده‌ای است که پیش و پس از انقلاب، قلمش به حرام آلوده نشد و شما را به آنچه خود عمل کرد،وصیت میکند. ۷.اما طلاب و دانشجویان که به راستی نور چشم من بودند و در نشر افکار مرا یاری کردند ، در مسجدی و پس از نمازی ، بدون خرج و پس از کلمات خداوند، فاتحه ای بخوانند و به ادامه این راه بیندیشند.هرکه خواست هزینه کند ، صرف تبلیغ هدف و تربیت شاگردانی کند که تداوم این مسلک باشند. و کاش حوزه بفهمد که جامعه به تکثیر علمایی امثال جوادی آملی و مصباح یزدی و...چه محتاج و از بعضی دیگر، چه بی نیاز است. ۸.در خصوص اطعام ، گرچه میدانم فرزندانم به وظیفه خود، آگاهند اما دستکم هزارخانواده در روستاهای اطراف مزرعه ، اطعام و همزمان درخصوص نماز و روزه و پرهیز از حرام ، توجه و آگاهی داده شوند . در شهر نیز درمحلی که مشهور به تقوی و معنویت باشد و آلوده به عیش اغنیای بیدرد نباشد، اطعام شود. و دیگر، التماس دعا. این آخرین کلمات در پایان دنیا و آستانه آخرت است و "الوداع" تا دوباره شاید یکدیگر را در قیامت، دیدیم و ان شالله، با روی سپید. 🔻کانال بازگشت @m_amin_rezai