پناهگاهِ امنِ من...💛✨
یه چند وقتی هست خدا مارو آدم حساب کرده و واسه زندگیمون چندتا چالش طراحی کرده که یکم بیشتر از یکم درگیر شدم.
از دوبار زیر سرم رفتنِ خودم به فاصله یه هفته تا مریضی بچهها و کنسل شدنِ ثبت نام مدرسهشون دقیقا ۲۵ شهریور و همزمانیِ موکب! با دنبال مدرسه گشتن و مریضی مادر و پدرمون و کلی اتفاق یهویی که باعث شد یه مدت کمرنگ باشم و
کمتر بتونم تمرکز کنم برای پیوی و کارام و ...📱⌚️
اما از اونجایی که
همراه هر سختی آسونی هست؛ کلی هم اتفاق خوووب توی این هفته خدای مهربونم برام رقم زد.❣
دو تا از دخترایِ گلم توی حرمِ آقا عقد خوندن و دیدنِ یه دختر مهربونم رفتم که یه فرشته کوچولو به دنیا آورده بود و پر از انرژی و حس خوب شدم.🥰
اینا رو گفتم براتون اینجا واسه عرض عذرخواهی از کسایی که خیلی وقته پیام دادن و نتونستم جواب بدم.
ببخشید...😔
اِنشاءَالله تو هفته جدید بتونم پاسخگو باشم.
پی نوشت: از اونجایی که مخاطبانِ کانالم آدمهای خوشقلب و مهربونی هستند از همین تریبون اعلام میکنم الان الحمدلله حال همه چیز خیلی خوب تره...😅
#روزنوشت📝