#یک_قاچ_کتاب📚📚📚
📖📓📖📓📖📓📖📓📖📓
ایستاد برابرم و گفت: «آن نوزادی که توی شکم همسر شماست، خبر دارد که شما پدرش هستی؟»
با تعجب نگاهش کردم و گفتم: «نه، هنوز بهدنیا نیامده که بخواهد من را ببیند و بفهمد! » سری تکان داد و گفت: «آن نوزاد، توی جنین تنگ و تاریک خودش حبس شده و خبر ندارد که چه پدر مهربانی منتظرش است. جهل دارد که شما پدرش هستی! بیخبر است! این دنیا و این زمین هم برای خیلیها مثل همان جنین است. یک جنین تنگ و تاریک. خیلیها جهل دارند که خدا برایشان یک پدر مهربان، یک امام هدایتگر قرار داده!» این را که گفت، دلم لرزید. حس اینکه امام زمان(عج)، پدر آدم باشد حس خوبی بود! انگار دیگر انسان، هیچ اندوه و دلهرهای نداشت. عبدالنّاصر ادامه داد: «دشمنان خدا خواستند دنیا را تاریک کنند. این بود که نقشه کشیدند تا این پدر مهربان را به قتل برسانند. خدا هم دلش به حال مردمان جهان سوخت، نخواست که پدر بمیرد و بچههایش یتیم شوند. این بود که پدر از نظرها مخفی شد. خیلیها فکر کردند پدر رفته یا مرده است؛ اما پدر تکوتنها و مظلوم، توی کوچهها و خیابانهایشان راه میرود و بچههایش را میبیند و میشناسد و به امور آنها رسیدگی میکند. »
📖📓📖📓📖📓📖📓📖📓
📚جاده بهشت
🖋مجیدپورولی کلشتری
💠📚مرکز مجازی مسابقات کتابخوانی را در ایتا دنبال کنید.
@M_ketab