#برشی_از_کتاب...
🔰پیامبر اسلام از منظر شرق شناسان
برشی از کتاب "مطالعات اسلامی در غرب"
📌
#اسلام_شناسی یکی از شاخههای
#شرق_شناسی در میان اروپاییان بود. در سالهای اخیر نام این شاخهی پژوهشی به مطالعات اسلامی تغییر یافته است. در این زمینه مطالعهی قرآن کریم، حدیث، فقه، فرق و مذاهب اسلامی، زبان عربی، تاریخ و سیرهی پیامبر، جزئی از این مطالعات است. بخشی از ذهنیت غلط و خصمانهی غربیها دربارهی اسلام را در اظهارنظرها و نوشتههای مربوط به پیامبر(ص)، به ویژه در دورههای نخستین مطالعات اسلامی در غرب باید جستوجو کرد. نخستین نوشتههای اسلامشناسی در سالهای پایانی قرن هفدهم آغاز شده است. در همان دوران، "همفری پریدوی" انگلیسی کتاب «زندگانی محمد» را نوشت که در سال ۱۶۹۷م منتشر شد و "هامر پورگشتال" پرتغالی( متوفی در ۱۸۵۶م) سخنان پیامبر را به چاپ رساند. "بارون فونکریمبر" اتریشی (۱۸۸۹م) «مغازی واقدی» را تصحیح و شرح کرد و مقدمهای بر آن نوشت. در قرن بیستم، "ژولیوس ولهاوزن" آلمانی (۱۹۱۸م) کتابهای «مدینه پیش از اسلام» و «تشکیل جامعه اسلامی در مدینه به دست پیامبر» را نوشت. "مونتگمری وات" (۱۹۳۰م) کتاب «محمد در مکه» و "نولدکه" ( ۱۹۳۰م) کتاب «آیا محمد آموزگاران مسیحی داشت؟» را نگاشتتد. "دیوید سموئیل مارگلیوث" (۱۹۴۰م) کتاب «محمد و نهضت اسلام»را پدید آورد. "کارل بروکلمان" (۱۹۵۶م) کتاب «الوفاء فی فضائل المصطفی» را تصحیح کرد. "لویی ماسینیون" فرانسوی (۱۹۶۲م) کتاب «مباهله در مدینه» را نوشت و «رژیس بلاشر» (۱۹۷۳م) کتابی به نام مسالهی محمد را چاپ کرد.
📌مستشرقین از نظر موضع نسبت به پیامبر (ص) چهار دسته هستند:
الف) گروه اندکی که اعتقاد دارند پیامبر (ص)در قول و فعل صادق بود.
ب) گروهی که اعتقاد دارند پیامبر (ص) در سخن و فعل صادق بود ولی از آن چه خیال میکرد دیده یا شنیده است سخن میگفت.
ج) گروهی که معتقدند محمد (ص) همه ماثورات یهود و مسیحیت و اساطیر ادیان پیشین و روایات شفاهی مردمی را گردآورد و سپس آنها را به نام وحی در میان قوم خود نشر داد طبعا این گروه منکر وحی هستند.
د) گروهی که سرسختانه در مقابل پیامبر (ص) موضع منفی دارند. این جهل و خصومت به بخشی از تفکر غربیها دربارهی اسلام تبدیل شده است و مصادیق آن را میتوان در آثار عموم شرقشناسان یافت و محدود به نمونههای محدود نیست. اصولا تعبیر «پیامبر اسلام» که از سوی مستشرقان جعل شده و در میان ما ایرانیان نیز رواج یافته منشا دینی ندارد. آن چه ما در دین داریم « رسولالله» است که در این تعبیر منشا الهی رسالت به صراحت تاکید شده است.
عموم مستشرقان پیشفرضهایی برای تحلیل زندگی پیامبر (ص) در ذهن داشتهاند که براساس آن مفروضات به بررسی پرداختهاند و لذا از فهم واقعیت بازماندهاند. دکتر "جواد علی" استاد تاریخ دانشگاه بغداد نسبت دادن دستاوردهای سیره پیامبر به مبانی
#نصرانیت و
#یهودیت از سوی شرقشناسان را به دلیل مسیحی بودن نخستین گروه از اسلامشناسان میداند که بعدها یهودیان نیز به ویژه پس از تاسیس دولت صهیونیستی به آنان پیوستند.
به گفتهی "عمادالدین الخلیل" گرچه پارهای از شرقشناسان نسبت به اسلام موضعی خصمانه دارند و برخی دیگر از موضع معتدل و حتی همدلانه اما در حقیقت تفاوت آنان تنها در درجهی خصومت و ضدیت با اسلام است نه در نوع نگاه به اسلام و پیامبر. امروز نیز به وجود جریانهای اسلام گرا در جهان غربی که تلاشهای خوبی در راستای معرفی اسلام داشتهاند جریان شرقشناسی هنوز نمونههای متعددی از سخنان واهی علیه پیامبر ( ص) مطرح میکند. برای مثال در سال ۱۹۸۰م کتابی با نام «هاجریه و تشکیل جهان اسلام» به وسیله "کرون" و "کوک" تالیف شده است که توسط دانشگاه کمبریج چاپ شده و حملهی سنتی به نبوت رسولالله در آن تکرار شده است. از یاد نبریم که با ایجاد و گسترش مکتب مارکسیسم گونهای دیگر از تفاسیر غلط و مادی از دین اسلام و زندگانی پیامبر (ص)بر پایه تفاسیر مادی و اقتصادی از تحولات تاریخی پدیدار شده است.
📚منبع: کتاب مطالعات اسلامی در غرب، صفحات 118 الی 122
#شرق_شناسی
#اسلام_شناسی
#مطالعات_اسلامی_در_غرب
🆔
@m_rasad