جناب صدرالمتالهین واقعاً یک را با عنوان اسفار اربعه ایجاد کرد و سفر من خلق الی الحق بالحق و سفر من الحق الی الحق بالحق و سفر من الحق الی الخلق بالحق و سفر من الخلق الی الخلق بالحق تا ابد رفت 🔹 زمینه سخن از عرفان و حکمت‌متعالیه وجود ندارد. 🔹 محسن جبارنژاد، پژوهشگر فلسفه: بحث از نسبت عرفان و سیاست، همواره معرکه آرا بوده است. دیدگاه‌های متنوعی از تنافر سیاست و عرفان تا اتحاد و یگانگی این دو، ابراز شده است. ازجمله کسانی است که در موقعیتی میانه ایستاده و بر این باور است که حکمت متعالیه و عرفان صدرایی ارتباط وثیقی با حکمت عملی و ازجمله سیاست دارد؛ منتها او یک قید مهم را در اینجا به میان می ‌آورد و آن هم کشش و ظرفیت اجتماعی جامعه برای حضور عرفان در صحنه سیاست و جامعه است. جوادی ‌آملی در تحلیل جامعه معاصر ایرانی، براین باور است که نظامات اجتماعی ما به‌ گونه‌ای است که حتی ظرفیت را هم ندارد، چه رسد به اخلاق و عرفان! وی معتقد است ما تمام ظرفیت ‌ها را سوزانده‌ ایم و زمینه‌ ای برای اینکه بخواهیم از عرفان اسلامی و حکمت متعالیه و... حرف بزنیم، وجود ندارد. بخش دوم این گفت‌وگو را در ادامه از نظر می ‌گذرانید. بخش دوم گفت ‌وگو را در پایگاه اطلاع رسانی اسراء می توانید بخوانید: http://news.esra.ir/ https://b2n.ir/a53313 🆔 @m_vaezjavadi