قدردانی حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی از ابراز همدردی اساتید، فضلا، اعاظم و دوستان پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی امروز شنبه (17 اردیبهشت) در ابتدای درس فلسفه خود از اظهار لطف و همدردی اساتید، فضلاء، اعاظم و دوستان نسبت به رحلت مادر گرامی شان تقدیر و تشکر کردند. ▫️ حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی بیان داشت: چون اولین روز درس و بحث است بر خود لازم می دانم نسبت به اظهار لطف و همدردی دوستان چه در فضای حقیقی چه در فضای مجازی، هم نسبت به رحلت عموی بزرگوارمان و هم نسبت به رحلت مادر گرامیمان، مراتب تقدیر و تشکر و سپاس خودم را عرض کنم. دوستان، اعاظم، اساتید، فضلا در فضاهای مختلف لطف فرمودند و سخنان تسلابخشی را بیان داشته یا مکتوب فرمودند در این دو مصیبت سنگین، خصوصاً در ارتباط با رحلت مادر بزرگوار ما که مصیبت غیر قابل جبرانی بود؛ وظیفه خود می دانم که از همه آنها که در این همدردی لطف فرمودند، با بیان بزرگوارانه خودشان سعی کردند تا این درد را تسکین بدهند و تسلای خاطری باشند، هم طلب رحمت داشتند و هم مشارکت در مسائل دینی و معنوی داشتند و با قرائت فاتحه و قرآن و مسائلی از این دست سعی کردند ما را در این امر کمک کنند و مصیبت را بر ما آسانتر کنند، تقدیر و تشکر می کنم. در ارتباط با مادر بزرگوارمان سخن چندانی الآن در موقعش نیستم که عرض کنم فقط یک مطلب را می توانم عرض کنم که معنای واقعی هم کفو و همتا بودن در ارتباط با مادرمان و حاج آقا وجود داشت، چون زندگی با حضرت استاد یک کار آسانی نیست. به همان میزانی که ایشان در مباحث علمی و معنوی و اخلاقی و تربیتی در یک قامت بسیار بزرگی ایستاده اند، به لحاظ مسائل خانوادگی و حتی مسائل ریز خانه با همان قامت ایستاده اند و تحمل چنین شخصیتی جز یک روح بلند، یک وجود وسیع، انصافاً نمی توانست تحمل کند. شاید ما خیلی درک نمی کردیم ولی واقعاً این قصه بود. من به یاد بیان حضرت رسول گرامی اسلام که در باب آقا علی بن ابیطالب که به حضرت زهرا (سلام الله علیهما) فرمودند: اگر حضرت علی (علیه السلام) نبود «لَمْ یکنْ لِفَاطِمَةَ کفْوٌ عَلَی ظَهْرِ الْأَرْضِ آدَمُ فَمَنْ دُونَهُ» حالا این سخن بسیار سخن فوق العاده و ممتازی است راجع به این سخن و عرشی بودن این سخن نمی شود حرفی زد. این در یک جایگاه دیگری است؛ اما این در نوبه خودش و در فهم خودش، زمانی که ازدواج مادر ما و حضرت آقا محقق شد و این وصلت سال 1334 اتفاق افتاد، زمان اوج درس و بحث حضرت آقا بود؛ یعنی تمام همّشان درس و بحث بود به گونه ای که اصلاً این امر ازدواج گویا یک چیز بسیار فرعی و ناچیزی بود که ایشان ازدواج کردند، چند روزی آمل بودند بعد آمدند در قم، شش ماه اینجا بودند و این برنامه تقریباً چهار سال ادامه پیدا کرد؛ یعنی همسر ایشان در آمل بود و حاج آقا در قم و در طی این چهار سال حاج آقا می فرمودند که ما مشغول درس و بحث بودیم و اصلاً متوجه این مسئله نبودیم ولی از طرف ایشان هم یک بار حتی اظهاری نشد که مثلاً حالا ما تنها هستیم و اینجا هستیم! این یک ایثار می خواهد، یک گذشت فوق العاده ای می خواهد، ایشان در جایگاهی بودند و به خاطر آن وسعت وجودی و آن روح بلند، تمام توجهشان این بود که هر چه که آقا بخواهند! در آن سن و آن شرایط، این جز از یک روح بلندی که تربیت شده یک خانواده ای اصیل باشد بر نمی آمد! به هر حال تا لحظه وفاتشان این هم کفو و همتایی وجود داشت. در یک مورد هم ما نداشتیم در طول این سال ها که حاج آقا به رغم همه دقت ها و حساسیت هایی که داشتند حتی در مسائل منزل، یک حرفی بزنند، یک مطلبی بگویند که مثلاً ایشان آن را توجه نداشته باشد یا رعایت نکرده باشد. از هر نوع انتظاری، از هر نوع خواست های، از هر نوع تمنّایی که معمولاً خانم ها در زندگی دارند ایشان خودش را دور می کرد! به هر حال بنده ضمن تقدیر و تشکر از همه بزرگواران، سروران، اعاظم، فضلا، اساتید و همه دوستانی که در مراسمات شرکت می کردند و اظهار لطف و همدردی کردند چه در فضای به اصطلاح فیزیکال و حضوری چه در فضای مجازی به هر طریقی، به هر زبانی، به هر بیانی، به هر لسانی، بنده واقعاً تشکر می کنم، آرزوی صحت و سلامت و توفیق دارم برای گذشتگانشان، از درگاه طلب رحمت و غفران دارم و برای آیندگانشان هم از ساحت الهی، رحمت و هدایت مسئلت می کنم و از این هم دردی و اظهار لطفی که فرمودند هم تشکر می کنم. امیدوارم که خدای عالم به همه آنها پاداش خیر عطا بفرماید. «و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» 🆔 @m_vaezjavadi