#رمان_گاندو
پارت ۶❤️
محمد جان بیا بریم اتاق من بیشتر صحبت کنیم😉
محمد: آخه..... چی بگم افشین ، باشه👍😊
فرشید جان فقط مواظب رسول باشی ها ، اگه بهوش هم اومد منو بی خبر نزار
فرشید: چشم آقا مگه میشه مواظب برادر آقا محمد نبود😁😁
محمد: اووووو🤨 فرشید رسول رو این قضیه خیلی حساسه ها تا بهوش اومد نری بگی به به برادر آقا محمد 😒
فرشید: بله چشم آقا ، رسول همون رسول خودمون 😊😍❤️❤️
محمد:❤️☺️
محمد:
رفتیم اتاق افشین 👍
افشین: خوب محمد جان چیزی می خوری؟؟؟
چای یا قهوه😉
محمد : برادر من ، افشین جان حال و حوصله ی این کار ها رو و این چیز ها رو ندارم ، بگو ببینم این برادر ما چی شده😢😢
افشین: بسیار خوب 😊
خوب نگاه محمد این آقا رسول چند سالش هست؟؟؟
محمد: ...🤔 خوب ۲۵ سالش میشه
افشین: ۲۵ ...خیلی ....😬
محمد: چی شده افشین؟؟؟
افشین: هیچی محمد😒
خوب ببین استراحت رسول چه شکلی ؟؟؟ یعنی چقدر میخوابه ؟؟؟ اصلا به خودش آسترا حت میده🧐
محمد : والا چی بگم من که زبونم مو در آورد آنقدر بهش گفتم حداقل ۴ ساعت و نیم بخوابه ، ولی ... کو گوش شنوا افشین😔😔
۲ یا ۳ ساعت خواب داره اونم سه روز یک بار همش هم که پای مانی تور هست 😔😢
افشین : خوب این زیاد خوب نیست😔
ببینم استرس چی استرس داره🧐🧐
محمد : استرس که خوراک ما امنیتی هاست دکتر جان 😞
رسول هم که استرس داره 👍😞😞😞
افشین: وایییی خوب کاملا معلوم هست برادر من😒
این رسول ما خسته هست ، اگه همین جوری ادامه بده حالش بد تر از اینم میشه هاااا باید مدیریت کنی☺️👍
محمد : چی بگم آخه من افشین😔😔 چشم👍
فرشید:
وقتی آقا محمد و دکتر افشین رفتن ،منم گوشیمو در آوردم دیدم یا خدااااا😱
سعید و داوود نزدیک ۱۰۰ بار بهم زنگ زدن😳😳😳
حتما نگران شدن😁
به سعید زنگ زدم👍👍
سعید: الو... سلام فرشید کجایی تو بابا😒
فرشید: سلام سعید جان شما خوبی ؟؟؟
سعید:😒 ای خدا از دست این فرشد😢
فرشید: خوب بابا 😏
سعید: حال رسول چطور هست؟؟؟
فرشید: سعید گوشی رو بزار روی بلنگو که داوود هم بشنوره که حالا یه دور برای داوود نخوام توضیح بدم😂
سعید: خیلی خوب گذاشتم👍
داوود:سلام فرشید
فرشید: سلام داوود جان☺️
خوب والا دقیق نمیدونم ولی بد نیست ، آقا محمد رفته پیش دکتر تو اتاقش دارن صحبت می کنند😌
داوود: خود فرشید آقا محمد اومد حتما نتیجه رو به ما بگو باشه؟؟؟
فرشید : چشم داوود جان😉
سعید: خوب الان میتونیم با رسول صحبت کنیم؟؟؟🤔
فرشید: نه عزیزمن الان بیهوش هست رسول🙈
خوب دیگه کاری ندارید !🤨
داوود : نه فقط ما منتظر هستیم ها هر چی شد بهمون بگو ما اینجا داریم کلافه میشیم از نگرانی😞😞😞
فرشید: خیلی خوب خدافظ👋🌸
داوود و سعید: خدانگهدار👋🌹
ادامه دارد....
#گاندو