21 ✳️✳️ 🔰 خلبان هواپیمای فانتوم با اسم شناسایی «دنای الفا»، با کمک رادار، خود را به هواپیمای مسافربری هدف نزدیک‌تر کرده بود، و منتظر دستور فرماندهی پایگاه بود، فرمانده پایگاه د ر کاروان به دلیل تعدد دسترسی به انواع رادیوهای VHF و UHF قادر بود همه مراحل پیشرفت عملیات را از نزدیک رصد و کنترل کند. هواپیمای مسافربری حامل ریگی به‌سرعت پیش می‌رفت و هر آن‌ از آسمان فرودگاه بین‌المللی بندرعباس فاصله می‌گرفت. در چنین شرایطی دو فرضیه و رویداد برای فرود اجباری هواپیمای مسافربری وجود داشت که در صورت بروز هر گونه مشکل برای هواپیمای فانتوم عملیات به شکست می‌انجامید. زیرا هواپیمای مسافربری به سرعت در حال فاصله گرفتن از فرودگاه بندرعباس بود و باتوجه به تصمیمات اتخاذشده مبنی بر نشاندن هواپیمای مسافربری در فرودگاه بین‌المللی بندرعباس عملیات ناکام می‌ماند. اگرچه در ادامه مسیر دو فروند اف۱۴ در نقاط ایستایی مرکز به سمت شرق آماده اجرای عملیات رهگیری در صورت بروز هرگونه مشکل و یا دخالت عوامل بیگانه در تکمیل عملیات رهگیری هوایی بود، در صورت چنین فرضیه‌ای احتمالاً پایگاه دیگری که می‌توانست یکی از پایگاه‌های بیرجند، مشهد، تهران و کرمان باشد، مقصد اجباری فرود هواپیمای مسافربری حامل ریگی درنظر گرفته می‌شد، که هر کدام در جای خود می‌توانست موجب بروز مشکلاتی به هنگام فرود اجباری هواپیمای مذکور شود. فرض دیگر، قطع تماس راداری با هواپیمای فانتوم بود که درباره دریافت آخرین پیام‌ها برای هدایت و راهنمایی خلبان هدایت‌کننده، در اجرای واکنش‌های عملیاتی و پروازی مناسب، دچار مشکل می‌شد. به همین جهت، دستور پرواز دومین هواپیمای فانتوم با معرف «دنای براوو» صادر شد. این هواپیمایِ از قبل پیش‌بینی شده آمادة پرواز بود و در ورودی باند فرودگاه بندرعباس قرار داشت. این بار هواپیمای جنگنده دنای براوو در مساعدت به جنگنده دنای آلفا به پرواز درآمد و خیلی زود توانست در فاصله منطقی میان نقطه ارتباط رادار زمینی و کاروان پروازی مستقر در بندرعباس قرار گیرد و این امر توانست با پوشش رادیویی مناسب فرض دوم را به عنوان تهدید ادامه رهگیری خنثی و برطرف کند. لحظات به سرعت سپری می‌شد و هواپیما با سرعتِ تقریبی ۴۸۰ مایل، حدود هشت مایل در دقیقه از آسمان فرودگاه بندرعباس بیشتر می‌شد. براساس محاسبة فوق، فقط ۱۰ دقیقه برای مجاب‌کردن خلبان هواپیمای مسافربری فرصت باقی مانده بود تا از ادامه مسیر منصرف شود و عمل فرود اجباری را در فرودگاه بندرعباس انجام دهد. در غیر این صورت، هدف از حدود منطقة کنترل هوایی بندرعباس، به شعاع ۸۰ مایلی، خارج می‌شد و عملاً کنترل ترافیکی را از فرودگاه بندرعباس مطابق مقررات بین‌المللی با مشکل روبه‌رو می‌کرد. مسأله دیگری که ذهن افرادِ درگیر در این عملیات را به خود معطوف کرده بود ایجادِ اختلال الکترونیکی روی سامانه‌های ارتباطیِ هواپیماها بود. این کار گرچه می‌توانست کل ارتباطات منطقه را تحت تأثیر قرار دهد و خلاف عرف بین‌المللی و قوانین ایکائو بود، با این حال، در این شرایطِ خاص، احتمال ارتباطِ نیروهای بیگانه، به قصد کمک به عبدالمالک ریگی دور از انتظار نبود. اتفاقی که به دفعات در نقاط مختلف جهان انجام گرفته بود. خلبان دنای آلفا، براساس قوانین ایکائو و آموخته‌های پروازی، می‌دانست که، حتی با قطع ارتباطات رادیویی، هواپیمایِ شکاریِ رهگیر می‌تواند با دادن علائم پروازی، که با چشم غیرمسطح قابل مشاهده باشد، (تکان‌دادن متناوب بال‌های هواپیما به سمت جلو و چپ و یا پایین‌آوردن چرخ‌ها)، عملیات رهگیری را با موفقیت به انجام برساند. فرمانده پایگاه از هواپیمای دنای براوو، که برای انتقال بهتر پیام در حد وسط هواپیمای رهگیر (دنای آلفا) و رادار قرار داشت، درخواست کرد که مطابق مقررات بین‌المللی، تلاش کند که خلبانِ هواپیمایِ مسافربری، به اجبار، در بندرعباس فرود بیاید. ادامه دارد... 📚منبع : کتاب در چنگال عقاب / گزارش مستند دستگیری ریگی @ma_va_o