روز سوم شد به یاد آن سه ساله دختری …
که غذای هر شبش سیلی و اشک و ناله بود
با پدر حرفی نزد ؛ از “درد پهلو”، “درد سر”
وضع بابا را که دید آمد به لب جانش چه زود
گفت بابا : دخت شامی روسری سر میکند
دخترت که مو ندارد ؛ غُصه “معجر” چه سود
روز سوم ماه رمضان هست بهتر هست
امروز یاد لب خشک و ترک خورده طفل
سه ساله کنیم
السلام علیک یا بنت الحسین رقیه جان