... گفت: اگر اين صورتهاى مسكين و مُتنكّر ميدانستند كه چه عذاب سخت😱 و پاداش بدى براى آنها به جهت نبرد با تو معيّن گرديده است،البتّه دست از جنگ بر ميداشتند.
و پس از آن با دستِ خود، نيز اشاره به اهل عراق نموده گفت: اگر اين چهرههاى روشن ميدانستند كه چه پاداش و اجر بزرگى به جهت اطاعت از فرمان تو براى آنها مهيّا گرديده است، دوست داشتند كه بدن آنها را با قيچىهاى آهن پاره پاره كنند و در يارى از تو ايستادگى و مقاومت بنمايند.
و سپس گفت: وَ السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُهُ .«سلام و رحمت و بركات خدا بر تو باد.»
سلام خود را نمود و از نظرها پنهان شد.
☘در اين حال عمّار بن ياسر و أبو الهَيثَمِ بن التَّيِّهَان و أبو أيّوب انصارىّ و عبادَة بن صامت و خُزَيمَة بن ثابت و هاشم مِرْقال و جماعتى ديگر از پيروان خاصّ و حواريّين أمير المؤمنين عليه السّلام كه گفتارِ آن مرد را شنيده بودند برخاستند و عرض كردند:اى أمير مؤمنان ! اين مرد كه بود؟
🍃حضرت أمير المؤمنين عليه السّلام گفت: اين مرد شَمعون بن صَفا وصىّ حضرت عيسى عليه السّلام بود كه خداوند او را فرستاده بود تا مرا در جنگ و نبرد با دشمنان خودش تأييد و تقويت نمايد.
❤️تمامى آن ياران گفتند:
«پدران ما و مادران ما فداى تو باد؛سوگند بخدا چنان جنگى در ركاب تو خواهيم نمود و چنان يارى و نصرتى از تو خواهيم كرد كه از رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم مينموديم؛ و هيچيك از مهاجرين و انصار دست از يارى تو بر نخواهند داشت مگر آن كسى كه شقىّ بوده باشد.»
ادامه👇👇👇