۲. تصوف تبلیغی
در طی سده نوزدهم و نیمه اول سده بیستم تعالیم تصوف به واسطه فعالیت برخی اخوتها در بخشهای وسیعی از قاره آفریقا گسترش یافت و در بسیاری موارد، آنها خود مجرایی برای گِرَوش به اسلام شدند. تیجانیه پیروان قابل توجهی در مراکش و الجزایر پیدا کرد و زاویههای مختلفی در مصر و سودان تأسیس شد. اما رواج آن در موریتانی و غرب آفریقا بسیار قابل توجه وشایان ذکر است. عامل اشاعه آن در جنوب موریتانی شخصی بود به نام ایدو علی که خود تحت تأثیر محمد حافظ (د. ۱۸۳۰/۱۲۴۷) قرار داشت، این طریقت از آنجا وارد سنگال و گینه شد. حاج عمربن سعید (د. ۱۸۶۵) بهدست محمد غالی خلیفه طریقت شد و متعاقباً جهادی در گینه و مالی به راه انداخت که در نهایت به گروش به اسلام و «امپراتوری» کوتاهمدت تیجانی انجامید. برادرزاده او به نام محمد هاشمیبن احمدبن سعید مشهور به آلفَ هاشم (د. ۱۹۳۱/۱۳۴۹) از استعمار فرانسه رهایی یافت و پایگاهی در حجاز ایجاد کرد که نیازهای تیجانیهای آفریقا را پاسخ میداد و البته به دلیل محل آن، که سرزمین حج بود، در نهایت به اشاعه تیجانیه در میان مسلمانان نقاط دیگر جهان (اندونزی، عراق و بالکان) منجر شد. در سده بیستم مبلغ اصلی طریقت در آفريقا شیخ ابراهیم نياسِ سنگالی (د. ۱۹۷۵) بود که طریقت تیجانیه را به طریقتی با پیروان بیشمار بدل کرد که نهتنها در سنگال، بلکه در شمال نیجریه و غنا نیز هوادار داشت. تعالیم او که بر تربیت معنوی تأکید داشت نیز نظر بسیاری را در موریتانی، چاد و غرب سودان به خود جلب کرد.
اخوتها نیز که بر مینای تعالیم احمدبن ادریس ایجاد شدند گسترش یافتند. سنوسیه شبکهای از زاویهها را در شرق لیبی و سراسر چاد تا کانو در شمال نیجریه ایجاد کرد. خاتمیه که محمد عثمان میرغنی (د.۱۸۵۲_۱۲۶۸ )آن را بنیان نهاد (او یکی از اهالی مکه بود که به منظور تبلیغ تعالیم احمدبن ادریس به سودان رفت)، پیروان بسیاری در سودان و اریتره پیدا کرد. از دیگر اخوتهای ادریسی به نام رشیدیه _صالحیه، به واسطه فعالیتهای تبلیغی یکی از رهبران ضداستعماری آن به نام محمد عبداللّه حسن در سودان و سومالی نیز موفق بود.
اخوتهای قدیمیتر نیز در سده نوزدهم روز به روز تأثیر بیشتری برجا میگذاشتند و خود عامل گروش به اسلام بودند. قادریه از طریق یکی از شاخههای آن به نام مختاریه، که برآمده از علمای کونتا در اواخر سده هجدهم و نوزدهم بود، موفقیت قابل توجهی در غرب آفریقا کسب کرد. شاگردان مشایخ کونتا تعالیم خود را به مرغزارها و مناطق جنگلی بردند و مبلّغ دین شدند. یکی از سلسلههای طریقت شیخ عثمانبن محمد فوزیه (د. ۰۱۸۱۷/۱۳۳۲)، مجاهد فولانی، به سلسل کونتا میرسد. قادریه از طریق شیخ عثمان طریقتی شبهرسمی (دولتی) شد که او آن را در شمال نیجربه ِبنیان نهاد و از طریق جهاد او بسیاری به اسلام گرویدند. احمد لوبّو (که به سِکو احمدو نیز معروف است؛ د. ۱۸۴۴/۱۲۶۰)، مجاهد فولانی ماسینا (مالی)، نیز به طریقت قادریه_مختاریه وابسته بود. در سنگال، احمد بَمبا (د. ۱۹۲۷)طریقتی کاملاً جدید بنیان نهاد که برگرفته از قادریه و مختاریه بود و با تبلیغ آموزه «کار عبادت است» نقش مهمی در گسترش کشاورزی ایفا کرد و با موفقیتی که در زمینه اقتصاد کسب کرد نفوذ سیاسی چشمگیری در سطح کشور بهدست آورد. در سالهای اخیر شخصی به نام محمد ناصرین محمد مختار کَبَری کانوی (که در آن منطقه به نصیر و کُبّره معروف است؛ د. ۱۹۹۶) از نو قادریه را در نیجریه احیا کرده است. برخی اوقات اخوتها عاملِ «گروش جدید» شدهاند، بدینگونه که اسلام مدنیِ هنجارگرا را در میان مسلمانان بیابانگرد یا روستایی انتشار دادند. این مورد را در قادریه_عثمانیه در نیجریه، سنوسیه در لیبی و چاد و مجذوبیه _ شاذلیه در شرق سودان میتوان مشاهده کرد. بسیاری از صوفیانِ آفریقای جنوب صحرا نیز فقیه بودند، خاصه تیجانیهای کانو در سنت صَلغا.
📗 تصوف و طریقت نگاهی تاریخی
صفحه ۱۳۱ تا ۱۳۳
✍ جان هانویک
🍃🕊💚🌹
@maarefat11
🌸🌸🌸🌸