♻️ جملاتي از شهيد بهشتی ✅ فرهنگ اسلامي شايد بهترين تعريف‌ها براي انسان آن باشد كه بگويند: انسان يك حيوان داراي فرهنگ است و بر پاية فرهنگش زندگي مي‌كند و خودآگاهانه و آزادانه راه زندگي‌ و ارزشهاي حاكم بر آن را انتخاب مي‌كند. ما هم آگاهانه و آزادانه اسلام را انتخاب و براساس آنچه معارف اسلامي به عنوان صراط مستقيم و راه راست زندگي به ما آموخته مسير زندگيمان را انتخاب كرديم. بنابراين، همة تجليات فرهنگي ما هم برخاسته از اين ارزش‌ها و از اين معارف عالي اسلام مي باشد. ما بايد فرهنگ اسلام را بر حكومت خود حاكم كنيم. بايد فرهنگ سياسي‌مان، فرهنگ صدق، راستي، درستي، مردم دوستي، عدالت دوستي و خدا دوستي باشد. فرهنگ اجتماعي‌مان بايد فرهنگ،عفت، پاكدامني درستي، راستي، تواضع، فروتني و مردم دوستي باشد. براي ما انقلاب فرهنگي انقلاب اصلي است. بايد اول خودمان فرهنگ اسلامي را بشناسيم. اخلاق اسلامي را كسب كنيم. مسلماني باشيم كه هم قوي و قاطع است و هم مهربان؛ اشداء علي الكفار، رحماء بينهم. (بهشتي اسطوره‌اي بر جاودانة تاريخ، دفتر سوم، ص1165 ) 🔶 تعاليم اسلام و انديشه‌هاي التقاطي ما در اينجا سه مرز داريم: 1. اكتفا كردن به معناي بسيار سطحي و ظاهري قرآن و احاديث. اين كار ظاهريون و اخباري‌هاست. اينها در دين و مذهب مردودند و آسيب‌هايي را در بر دارند. 2. هنر انديشه؛ اين را آرايش قرآني و حديثي دادن و به جاي انديشه‌هاي خالص اسلامي جا زدن و پذيرفتن و آرا و انديشه‌هاي خويشتن، و آرا و انديشه‌هاي بيگانه از اسلام و قرآن و حديث را بر دوش اسلام نهادن، اين بدعت است و انحراف و گمراهي. 3. انديشة پوياي اسلامي داشتن؛ يعني تلاش براي فهم هر چه عميق‌تر و گسترده‌تر كتاب و سنت با التزام به اينكه رابطة ميان آن انديشه و آن معنا و عبارات كتاب و سنت محفوظ مي‌ماند. اين را اجتهاد مي‌ناميم، راهي را كه الآن علماي اسلام (شيعه) مي‌روند راه اجتهاد است. 🔶 اجتهاد يعني، كوشش و تلاش براي فهم هر چه عميق‌تر و ريشه‌دارتر تعاليم اسلام؛ اما از مجرا و طرُق آيات و روايات. انسان ببيند كه آيات و روايات چه مي‌گويند؛ نه اينكه ديگران چه مي‌گويند. آن كسي كه بخواهد افكار ديگران را به قرآن و روايات بچسباند، اين التقاط است ولي آن اولي كه از خود آيات و روايات استفاده مي‌كند تا معنايي به دست آورد، اين مي شود اجتهاد. البته بايد (توجه داشت كه) افكار ديگران را فهميد و آگاه بود. اما بايد مرزشان با قرآن حفظ شود و آنها را بر قرآن تحميل نكرد.(همان ص917) 📚 منبع: نشریه معارف، شماره 27، تیر84