❇️﷽ تاملات رمضانی ۱۸ 💢روش تفسیر روایی؛ امری انتزاعی یا واقعی؟ ✍دکتر محمدحسن احمدی؛ دانشیار دانشگاه تهران در تعریف روش موسوم به تفسیر روایی، معمولا به روشی گفته شده که مفسر- به جای عقل- بیشتر از روایات در تفسیر استفاده می کند. چند تامل -جدی- در ارتباط با این گونه تعاریف -که مبنایی برای دروس و کتاب هایی با عنوان روش ها و مکاتب تفسیری قرار گرفته- قابل طرح است: ۱. به فرضِ پذیرش این تعریف، به چه دلیلی می توان تفاسیر مختلف را با این برچسب، ذیل عنوان تفسیر روایی قرار داد؟ آیا این مسئله، مصداق تفسیر بمالایرضی صاحبه نیست؟ مثلا ممکن است عالمی دنبال جمع همه روایات ذیل آیات بوده. به چه دلیلی باید او را اولا در مقام تفسیر بدانیم و ثانیا برچسب تفسیر روایی را به او بزنیم؟ ۲.اساسا مفهوم روش، امری پیچیده و ذو ابعاد است. این امر بسیط _که منبع مفسری در تفسیر، روایات است_ آیا واقعا شایسته اطلاق "روش" است؟! این نام گذاری(با عنوان روش روایی) در عالم خارج، چه مشکلی را حل کرده است؛ جز اینکه ذیل آن صرفا از برخی مبانی تفسیر -مثل حجیت روایات تفسیری- بحث شود؟ ۳.ملاکِ "بیشتر استفاده کردن از روایات" در این تعریف، چیست؟ وانگهی مگر فهم روایت، امری عقلی نیست؟! اساسا چه اصراری است که بین عقل و روایت، دوگانه تقابلی ایجاد کنیم؟ بگذارید از گلدزیهر به عنون اولین موسس دوگانه نقلی_عقلی، به راحتی عبور نکنیم. ۴.خلط بین سنت واقعه و محکیه از همه آزاردهنده تر است. مدعیان این اصطلاح، آن زمان که صحبت از اثبات اصل روشی به نام تفسیر روایی است؛ به ادله حجیت قول معصوم متوسل می شوند و آن گاه که سخن از حجیت این روایات است؛ به وجود ضعف و ارسال این روایات اشاره می کنند. ┄┅┅┅┅❀⚜️❀┅┅┅┅┄ 🌐 کانال نشریه معارف🔻 https://eitaa.com/maarefmags_ir