❇️﷽ تاملات رمضانی ۲۲ 💢تفسیر قرآن کریم و هژمونی ✍ دکتر محمدحسن احمدی؛ دانشیار دانشگاه تهران 🔹مسئله ما در مواجهه با متن -همیشه- تفسیر متن نیست؛ بلکه می توان از مسئله دیگری به نام نفوذ متن نیز یاد کرد. نفوذ متن را به میزان اثربخشی متن در مخاطب، تفسیر می کنیم. این اثربخشی از توجه اولیه به متن (شنیده و دیده شدن) شروع می شود تا تلاش برای فهمیدن و در مراحل بالاتر استخدام و کاربست متن. گزارش هایی مبنی بر اینکه قرآن کریم از همان اوان نزول مورد استقبال مخاطبان بوده، نمونه ای از نفوذ متن است. 🔸 این که چه عواملی در نفوذ متن_از جمله تفسیر قرآن_ اثرگذار است-در کنار همه علل و عوامل قابل بحث- بخشی از آن، به قدرت و فرهنگ غالب(هژمونی) و شخصیت مفسر، برمی گردد. نمونه این مسئله، تاثیر شخصیت جامع شیخ طوسی در نفوذ تفسیر وی(التبیان) است. (از این رو تا مدت یکی دو قرن بعد از شیخ، به دوران رکود نامیده شده:معارف، مجید: تاریخ عمومی حدیث) در عصر حاضر نیز نمی توان _حداقل_ بخشی از نفوذ تفسیر خاورشناسان در مورد قرآن را ناشی از هژمونی نوزایی علمی در غرب ندانست. 🔹در واقع این هژمونی و چیرگی شخصیت مفسِر، می تواند بخشی از زحمتِ مفسر برای اقامه برهان و استدلال را نیز کم کند. از این منظر، می توان گسترش رویکرد عقلی به تفسیر در قرون معاصر (ر.ک. شادی نفیسی، عقل گرایی در تفاسیر قرن چهاردهم) را جبران بخشی از فقدان هژمونی غالب، تفسیر کرد. 🔸خلاصه آن که در سایه هژمونی _هم_ ضریبِ نفوذِ تفسیرِ صحیح، بالا می رود و هم، بدتفسیری و تفسیر به رای. 🔹اگر متن را یک موجود اجتماعی بدانیم و تفسیرِ صحیح و بدتفسیریِ آن را نوعی اقبال و ادبار به متن_متاثر از شرایط اجتماعی_ بدانیم؛ این کلام امام علی علیه السلام می تواند در رابطه با تفسیر و هژمونی _نیز_ قابل استفاده باشد که: وَ قَالَ (علیه السلام) إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْيَا عَلَى أَحَدٍ، أَعَارَتْهُ مَحَاسِنَ غَيْرِهِ، وَ إِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُ، سَلَبَتْهُ مَحَاسِنَ نَفْسِه. ┄┅┅┅┅❀⚜️❀┅┅┅┅┄ 🌐 کانال نشریه معارف🔻 https://eitaa.com/maarefmags_ir