چشمان او طلوع هزاران سپیده بود هرگز زمانه دست رد از او ندیده بود   از این و آن سراغ نشانیش میگرفت هر کَس که از کرامت آقا شنیده بود   باب المراد خانه‌ی او منتهای جُود او را خدا شبیه خودش آفریده بود   حیف از جوانیش که جوانمرگ میشود یک زن بساط قتل درآن خانه چیده بود   افتاده بر دلم که دگر رفتنی شده از بس که زهر بال و پرش را تکیده بود   لبهای ملتمس شده از هُرْم تشنگی باهرنفس نفس که بریده بریده بود…..   آب از کویر می طلبید و به پشت در او با کنیزکان حرم کِل کشیده بود   در بین رقص و هلهله بُغض نگاه او چشم انتظار مادر قامت خمیده بود   از لا بلای خاطره ها پرکشید و رفت پای سری که بر روی نی آرمیده بود   شد سایه سار او پر و بال کبوتران اما به یک بدن، سُم مرکب رسیده بود 🏴 شهادت مظلومانهٔ ، امام محمد تقی (علیه‌السلام) را به محضر پدر بزرگوارشان آقا (علیه آلاف‌‌ التحیة‌ و الثناء) و حضرت صاحب الزمان (عجّل اللّه تعالی‌ فرجه الشریف و علیه‌السلام) و شیعیان آن حضرت تسلیت عرض می کنیم. ┅─────────── 🤲 ‌ ‌ ╭═══════๛- - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │✨ @Nafaahat │📖 @feqh_ahkam │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - -