─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─
♻️ ترجمه فیضالاسلام: از خبر ضرار ابن ضمرۀ ضبابىّ (كه از خواصّ و نيكان اصحاب امام عليه السّلام) است هنگامى كه نزد معاويه آمد و معاويه از
#اميرالمؤمنين عليه السّلام از او پرسيد، گفت: گواهى مىدهم كه در بعضى از جاهايى كه عبادت ميكرد ديدم او را هنگاميكه شب پردههاى تاريكى گسترده و آن حضرت در محراب عبادت ايستاده، ريش خويشتن در دست گرفته، مىپيچيد مانند پيچيدن مار گزيده و گريه ميكرد مانند گريه كردن اندوه رسيده و (دربارۀ دنيا) مىفرمود:
اى دنيا اى دنيا از من بگذر، آيا (براى فريب) خود را بمن عرضه ميكنى و مىنمايى؟ يا بمن شوق داشته مرا خواهانى؟ نزديك مباد هنگام (فريب) تو، و چه دور است آرزوى تو! ديگرى را بفريب كه مرا بتو نيازى نيست و ترا سه بار طلاق گفتهام (از تو چشم پوشيدهام) كه در آن بازگشت نيست؛ پس زندگانى تو كوتاه و اهميّت تو اندك و آرزوى تو پست است.
آه از كمى توشه (عبادت و بندگى) و درازى راه و دورى سفر (آخرت) و سختى ورودگاه (قبر و #برزخ و #قيامت)
پس از اين معاويه گريست و گفت: خدا اباالحسن را رحمت كند چنين بود، اى ضرار اندوه تو بر آن حضرت چگونه است؟ گفت مانند اندوه زنى كه فرزندش را كنارش سر ببُرّند.