ترجمه : 💡 پس از اطّلاع از ماجراى حكميّت و نيرنگ عمرو عاص كه ابو موسى را فريب داد، و طبق شروطى كه براى حكميّت قبول كردند عملى نشد امام اين خطبه را در سال 37 هجرى ايراد فرمودند. ————————————————————————- 📜 ضرورت ستايش پروردگار 👈 خدا را سپاس هر چند كه روزگار دشوارى هاى فراوان و حوادثى بزرگ پديد آورد. شهادت مى دهم جز خداى يگانه و بى مانند، خدايى نباشد و جز او معبودى نيست، و گواهى مى دهم محمّد (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) بنده و فرستاده اوست. 📜 علل شكست كوفيان 👈 پس از حمد و ستايش خدا، بدانيد كه نافرمانى از دستور نصيحت كننده مهربان دانا و با تجربه، مايه حسرت و سرگردانى و سرانجامش پشيمانى است. من رأى و فرمان خود را نسبت به حكميّت به شما گفتم، و نظر خالص خود را در اختيار شما گذاردم. (اى كاش كه از قصير پسر سعد اطاعت مى شد) ولى شما همانند مخالفانى ستمكار، و پيمان شكنانى نافرمان، از پذيرش آن سرباز زديد، تا آنجا كه نصيحت كننده در پند دادن به ترديد افتاد، و از پند دادن خوددارى كرد، داستان من و شما چنان است كه برادر هوازنى سروده است: «در سرزمين منعرج، دستور لازم را دادم امّا نپذيرفتند، كه فردا، سزاى سركشى خود را چشيدند.» 🌐 @mabaheeth