📖 یک روز با جناب شیخ(رجبعلی خیاط) به جایی می رفتیم. یکدفعه دیدم جناب شیخ با تعجب و حیرت به زنی که موی بلند و لباس شیک آنچنانی داشت نگاه می کند!
از ذهنم گذشت که جناب شیخ به ما می گوید: چشمتان را از نامحرم برگردانید و حالا خودش اینطور نگاه می کند!؟
ایشان فهمید وگفت: تو هم می خواهی ببینی که من چه می بینم؟ پس ببین.
من نگاه کردم! دیدم صحنه عوض شد، از بدن آن زن، مثل اینکه آتش و سُرب مذاب به اطراف می ریزد و بسیار صحنه وحشتناکی است!
حتی آتش او به کسانی که چشم هایشان به دنبال او بود سرایت می کرد.
جناب شیخ رجبعلی خیاط گفت: این زن راه می رود و مردم را همین طور با خودش به آتش جهنم 🔥 نزدیک می کند...
📙به نقل از کتاب "نسیمی از ملکوت"، نشر شهید ابراهیم هادی
#امر_به_معروف
#جهاد_تبیین
#حجاب
╭───
│ 🌐
@Mabaheeth
╰──────────