📖 امام عليه السلام در اين كلام نورانى و فشرده و كوتاه به فلسفۀ ثواب و عقاب در برابر اطاعت و معصيت اشاره كرده، مىفرمايد: «خداوند سبحان ثواب را بر اطاعتش و كيفر را بر معصيتش مقرّر داشته است تا بندگانش را از عذاب خود بازدارد و آنها را بهسوى بهشتش سوق دهد»؛ (إِنَّ اللّٰهَ سُبْحَانَهُ وَضَعَ الثَّوَابَ عَلَى طَاعَتِهِ وَ الْعِقَابَ عَلَى مَعْصِيَتِهِ، ذِيَادَةً لِعِبَادِهِ عَنْ نَقْمَتِهِ وَ حِيَاشَةً لَهُمْ إِلَى جَنَّتِهِ)
💡«ذيادة» در اصل از مادۀ «ذود» (بر وزن ذوب) به معناى منع كردن و جلوگيرى نمودن است كه در قرآن مجيد در سورۀ قصص آيۀ 23 در مورد دختران شعيب به آن اشاره شده و مىفرمايد: « وَ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمْ امْرَأتَيْنِ تَذُودَانِ »؛ در كنار چاه آب مدين به جز چوپانها دو زن را ديد كه از رفتن گوسفندان خود بهسوى چاه آب جلوگيرى مىكردند».
در كلام نورانى مورد بحث مفهومش اين است كه خداوند عقاب را بر گناه قرار داده تا بندگانش را از عذاب خود بازدارد.
💡«حياشة» مصدر حاش يحوش - آنگونه كه ارباب لغت از جمله ابن منظور در لسانالعرب، گفتهاند - به معناى سوق دادن صيد بهسوى دام يا بهسوى افرادى كه آمادۀ صيد كردن هستند مىباشد سپس به معناى هرگونه سوق دادن، بهكار رفته و در كلام نورانى بالا به همين معنا استفاده شده است؛ زيرا امام عليه السلام مىفرمايد: خداوند ثواب و عقاب را بر طاعت و معصيت قرار داده تا بندگانش را بهسوى بهشتش سوق دهد. (توجه داشته باشيد كه اين واژه اجوف واوى است و اجوف يايى آن به معناى ديگرى است.)
تعبير به « وضع الثواب ...» سبب شده است كه در ميان شارحان نهج البلاغه بحثهايى دربارۀ هماهنگى اين كلام با مذهب اشاعره يا عدليه صورت گيرد. مىدانيم اشاعره منكر حُسن و قُبح عقلى هستند؛ بنابراين اوامر و نواهى را تابع مصالح و مفاسد نمىدانند و همچنين ثواب و عقاب را امر عقلى نمىشمرند بلكه معتقدند همۀ اينها قراردادى و طبق وضع شارع مقدس است در حالى كه پيروان مكتب عدل (شيعه و معتزله) معتقدند كه حُسن و قبح، عقلى است؛ آنچه خداوند امر فرموده داراى مصلحتى بوده و آنچه نهى كرده داراى مفسدهاى و اين مصالح و مفاسد سبب اوامر و نواهى پروردگار شده است.
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭───
│ 🌙
@Mabaheeth
╰──────────