خلاصۀ جلسۀ سی و دوم: 1/2/1399
_ رساندن انسان به رستگاری با هر واژهای که بیان شود (فلاح، فوز، سعادت) ادّعای هر مکتبی است که شعار تربیتی دارد. هیچ مکتبی نیست که به طرفدارانش بگوید که من میخواهم شما را بدبخت کنم.
_ اگر بخواهیم از زاویۀ بحث «جعل ربوبی» به مفهوم کلیدی رستگاری نگاه کنیم، باید این سؤال را مطرح کنیم: «ربّ، فلاح را در چه چیزی قرار داده است؟».
_ پاسخ به این سؤال از نگاه متون وحیانی تنها پاسخ حق است. هر پاسخ دیگری غیر از پاسخ وحی به این سؤال، اگر با متون وحیاتی توافق نداشته باشد، باطل و غیر قابل قبول است.
_ سراغ قرآن که میرویم، با تعداد زیادی آیه مواجه میشویم که بسیار وا ضح و روشن در بارۀ عوامل رستگاری سخن گفته است.
_ آیات ابتدایی سورۀ بقره و آیات ابتدای سورۀ مؤمنون از بارزترین این آیات است.
_ اگر به جعل ربوبی ایمان داشته باشیم، باید تک تک مؤلّفههای فلاح در قرآن و احادیث را شناسایی کرده و راههای رسیدن به آن مؤلّفهها را نیز به دست بیاوریم. مثلاً در سورۀ مؤمنون میگوید مؤمنان حتما به رستگاری میرسند و پس از آن به توصیف مؤمنان میپردازد که دومین وصف آنان اعراض از لغو است: «وَ الَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ». خدا رستگاری را در اعراض لغو قرار داده. اگر این گزاره را بپذیریم، اوّل باید به سراغ مفهوم و مصادیق لغو برویم و پس از آن هم به دنبال راهکارهایی باشیم که حس اعراض از لغو را تقویت میکند.