خلاصۀ جلسۀ چهلم: 31/3/1399
_ قانون کلّی این است که هدایت با مشیّت و ارادۀ الهی رابطۀ مستقیم دارد. خدا هر کسی را که اراده کند، هدایت کند.
_ مشیت و ارادۀ الهی قاعده دارد. ما از همۀ قاعدهها خبر نداریم. آن بخشی از قاعدهها که در طی مسیر بندگی مورد نیاز ماست، به ما گفته می شود.
_ اولین قاعده در باره این مشیت و اراده این است که خدا ارادۀ الهی تعلق گرفته به این که همۀ مردم را هدایت کند؛ امّا نوع برخورد انسانها با هدایت ابتدای، نوع برخورد خدا را با آنها در ادامۀ مسیر مشخص میکند یا تداوم هدایت یا محرومیت از هدایت و در نتیجه اضلال و گمراه کردن.
_ باید مصادیق کسانی که مشمول هدایت الهی میشوند و آنهایی را که نمیشوند، پیدا کرد. یافتن این مصادبق، بخش قابل توجّهی از موانع تربیت را به ما نشان میدهد.
_ ظالمان، فاسقان، کافران، منافقان، کسانی که ولایت شیطان را میپذیرند، مکذّّبین معاد، دروغگویان، کفران کنندهها، سنگدلان نسبت به ذکر خدا، اسرافکار، اهل شک از جملۀ کسانی هستند که از نگاه قرآن مشمول هدایت الهی نمیشوند.
_ ما باید با تحقیق و پژوهش در بارۀ کسانی که مشمول هدایت الهی نمیشوند، بدانیم که مثلاً فاسق کیست و چه ویژگیهایی دارد که مشمول هدایت الهی نمیشود. این تحقیق و پژوهش دنیایی از مسائل تربیتی را در برابر چشمانمان روشن میکند.