🔻 نظم ایمانی یا نظم قانونی؟ این پیام ساعت ۲:۱۸ بامداد شب ۱۹ رمضان مرا پرت کرد وسط یک گفتگوی نوروزی. یکی از آشنایان ما به عنوان معلم مدارس ایرانی، به چین مهاجرت کرده است. حالا برای تعطیلات عید به ایران بازگشته‌اند. توی یکی از همین عیددیدنی‌ها کلی از نظم و قانون‌مندی مردم چین گفت و اینکه بعد از زندگی در چین، دیگر حتی یک لحظه هم نمی‌تواند اینجا زندگی کند؛ هرکس هم از گوشه کنار جمع، مثالی می‌آورد تا ثابت کند ما بدترین مردم دنیا و بدترین کشور جهان هستیم؛ مسابقه «ما از همه بدبخت‌تریم» راه افتاده بود. از این بحث‌ها فاصله گرفته بودیم؛ یکمرتبه قصه پیرمردی را تعریف کرد که به خاطر یک سرقت خیلی کوچک، مجازات سنگینی (چیزی شبیه حبس ابد گویا) برایش تعیین کرده‌اند. خنده‌ام گرفت؛ گفتم پس این رعایت نظم و قانون، خیلی از سر درک بالا و فرهنگ توسعه یافته نیست؛ بیشتر از سر ترس و اجبار است. حالا برگردیم به پیام ۲:۱۸ بامداد شب ۱۹ رمضان. مخاطب نازنینی که احتمالا تصمیم گرفته حین اعمال شب احیا، حساب و کتاب‌هایش را مرور کند و یکمرتبه یاد این بدهکاری‌اش افتاده است؛ بدون اینکه جبر قانونی احساس کند، برای پرداخت هزینه باقی‌مانده دوره اقدام کرده است. اینجا زور سازوکارهای ایمانی برای رعایت نظم، به زور قانون و اجبار می‌چربد. اینجا ایران است؛ با ظرفیت‌های ایمانی عمیق؛ نمی‌خواهم نقش قانون و جبر را نفی کنم؛ اما اگر چوب اجبار از دنیا برداشته شود، آن وقت است که درون و ذات جوامع مختلف مشخص خواهد شد. (ولی انصافا قسط‌هاتون رو با همین ظرفیت‌های ایمانی‌تون زود پرداخت کنید. 😁😂) | @mabnaschoole |